اختصاصی هم وطن؛ گروه سیاسی/ سید امیر موسوی
در حالی بیش از 150 روز از حملات یکباره رژیم اسرائیل به خاک ایران گذشته که دامنه تبعات و پیامدهای آن، همچنان برگرده منافع ملی کشور سوار کرده و هزینههای مترتب از ناحیه آن، هنوز از جیب خالی ملت ایران با رقمهایی گزاف، فاکتور میشود. از آوارگی شماری از خانوادههایی که در جنگ 12 روزه، خانه و کاشانهشان تخریب شده تا چند صد خانوادهای که در آن ایام سیاه، جگرگوشههای خود را از دست دادهاند. از تنگ و تنگتر شدن عرصه اقتصادی از ناحیه فشارهای بینالمللی پس از جنگ و فعال شدن مکانیسم ماشه گرفته تا ملتی که هر روز برای دست و پا کردن بدیهیترین امکانات روزمره خود به مانند آب و برق و تهیه مایحتاجهای ضروری به گروگان اهریمن بیتدبیری درآمدهاند و آنگونه که از شواهد امر پیداست، عجالتا جشماندازی نیز برای رهایی از این وضعیت در بند، پیش رویشان، متصور نیست.
حافظه تاریخی کوتاهمدت همین ملت اما، هنوز سفت و محکم بر سر جای خود بوده و خوب به خاطر دارند که همین چند صباح قبل و پیشتر از آن به قدمت چند دهه، چطور جماعتی رگ گردن برای رجزخوانیهای توخالی و منم منم کردنهای بیپشتوانه در کوچه خلوت اوهامشان ورم کرده بود و چطور فریاد میزنیم، میکشیم و با خاک یکسان میکنیمهایشان به هوا بلند بود!
جماعتی که پیش از جنگ دوازده روزه فریاد «تا قدس رو پس نگیریم، آروم نمیگگیریم» سر داده و در میدان فلسطین پایتخت به خاطر انتحار هفتم اکتبر و دیگر ماجراجوییهای خانمانبرانداز، شیرینی خیرات میکردند و البته در آن ایام، صدا از مجسمه وسط همین میدان درآمد و از این جماعت، نه!
مردم ایران، هنوز صدای پرطنین حسین سلامیها را خوب به یاد دارند که چطور فریاد میزد که اگر جنگندههای اسرائیلی برای حمله به ایران بلند شوند، موقع بازگشت، اسرائیلی وجود نخواهد داشت که در آن فرود بیایند! مردم نجیب ایران، هنوز از یاد نبردهاند که جریده کیهان همین جماعت، چطور با فونت 72 تیتر میزد که دیمونا و حیفا را با خاک یکسان میکنیم و مدیرمسئولش همزمان در جکوزی ویلای دماوند، آب پرتقال خونی میزد به بدن!
مردم ایران با جزئیات در خاطر دارند که چطور رائفیپورها و ثابتیها و رساییها، هر بار با اطمینان از نداشتن جرئت نگاه چپ به خاک ایران توسط رژیم نتانیاهو صبحت میکردند و در ایام تجاوز همین رژیم به خاک مملکت، حتی تلفنهای همراهشان خاموش بود!
حالا اما، صدای نتراشیده و نخراشیده این طبل توخالی بیش از پیش گوشخراش شده و دیگر تومنی سنار در میان اکثریت جامعه، خریدار ندارد. اما حال که باز ظاهرا حضرات به تنظیمات کارخانه بازگشته و گرد و غبار جنگ را فرونشسته میبینند، ظاهرا دوباره فریاد رجزشان به هوا بلند شده و اصلا به روی نامبارک خود نمیآورند که صاحب آن شکستهای مفتضحانه امنیتی در تجاوز بیگانه به خاک وطن، اعوان و انصار بیعرضه و ناشایسته همین جماعت بوده و اصلا گویی، نه خانی آمده و نه خانی رفته است.
با این همه، هنوز به خاطر داریم که گوش این جماعت چطور به هشدار و انذار دلسوزان و وطن دوستان برای جدی گرفتن خطر و تهدید تجاوز بیگانه به خاک مملکت بدهکار نبود و حتی به وقت شنیدن این هشدارها از سوی برخی از همقبیلهایهایشان هم رو به سوی افق گرفتند و خود را به نشنیدن زدند! در جایی که همین چندی قبل و پیش از حمله اسرائیل، فردی به نام مهدی افراز، مدیر پژوهشگاه باقرالعلوم در هشداری صریح خطاب به آن دسته از کسانی که آنها را بچه حزباللهیها مینامید؛ گفته بود؛ «جنگ با اسرائیل،بازی پلی استیشن و شوخی بردار نیست. حزب الله لبنان میگفت شما دربارهقدرت اسرائیل، نادان هستید. اگراسرائیل با F۳۵، ستاره خلیج فارس را بزند،٧٠% پمپ بنزینها از کار میافتد و حتی نیاز به ورود جنگنده به داخل ایران ندارد. اسرائیل همین قم را بزند، افکارعمومی را نمیتوانید کنترل کنید.»
اگر این جملات را همین دیوار روبروی شما شنید، این جماعت نشنیدند و هنوز به مانند کسی که به زمین خورده و برای اینکه به زعم خودش از حیثیت نیفتد در حال سینه خیز رفتن به سمت نقطهای نامعلوم هستند! حالا هم که دوباره زمزمههایی، مبنی بر احتمال حمله دوباره نتانیاهو به خاک ایران در برخی از محافل دیپلماتیک و نظامی بینالمللی دهان به دهان میچرخد، حداقل این امید وجود دارد که حضرات ولو در حد شنیدن چند جمله از دلسوزان و صاحبنظران داخلی و کارشناسان بینالمللی، گوشی بدهکار این هشدارها کنند.
امیدوارم غافلگیر نشویم!
مثلا همین چندی پیش، فیاض زاهد، استاد دانشگاه و فعال سیاسی اصلاحطلب در گفت و گویی با دیدارنیوز به این احتمال، اشاره و تاکید کرده؛ «امروز قربانش بروم جمهوری اسلامی پر از نیرنگ و ریا و نفوذ است البته خوبی های هم دارد و همه چیز را سیاه نبینیم،اما احساس خطر و نگرانیمیکنم از حمله مجدد اسرائیل به کشور و امیدوارم غافلگیر نشویم.»
اسرائیل به دنبال یک ضربه کاری دیگر به ایران است
همچنین، مصطفی پورمحمدی، دبیرکل جامعه روحانیت مبارز که از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در سمت های مهم سیاسی و امنیتی مملکت مسئولیت داشته در مصاحبهای با شبکه افق در پاسخ به این سوال که«جنگ می شود یا خیر؟ » گفته: «اسرائیل به دنبال حداقل یک ضربه کاریدیگر به ایران است، اما شرایط برای رژیم مساعد نیست.»
چهرهای به مانند سردار حسین علایی، فرماندهان سابق نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و رئیس پیشین ستادمشترک سپاه به این احتمال اشاره و هشدار داده؛ «جنگ از دستور کارترامپ و نتانیاهو خارج نشده است.»
دست کم از «رفیق» خودتان بشنوید!
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه هم دیگر چهره بینالمللی است که اتفاقا و همواره از محبوبیت بالایی در میان روسوفیلهای داخلی برخوردار بوده. او درنشستی خبری در همین چندی پیش، گفته؛ «شما هم گاهبهگاه مینویسید وتحلیلگران سیاسی به این موضوع اشاره میکنند؛ تهدید حملات جدید علیهایران همچنان وجود دارد و بنا بر گفته برخی منابع مطلع حتی در سطح عملی نیز درباره آن بحث شده است. این خود بسیار معنادار است.»
حمله قطعی و تنها بحث بر سر آیتم زمان!
در همین رابطه، وبسایت خبری «آی۲۴نیوز» اسرائیل نوشته؛ «مقامهای ایرانی و تحلیلگران پس از آنکه ترامپ در ماه ژوئن اعلام کرد حملات آمریکا«برنامه غنیسازی هستهای ایران را نابود کرده»، با اطمینان بیشتری میگویند جنگ دیگری میان ایران و اسرائیل در راه است»
به ادعای این رسانه؛ «ایران روی یک سایت غنیسازی جدید موسوم به«کوه کلنگ» در حال کار است؛ سایتی که اجازه ورود بازرسان بینالمللی به آن داده نشده و همچنان اعلامنشده باقی مانده است»
این رسانه اسرائیلی نوشته؛ «با توجه به نگاه اسرائیل که برنامه هستهای ایران را تهدیدی برای موجودیتش میداند، بسیاری بر این باورند حمله دیگری در پیش است و فقط مسئله زمان است.»
حمله «اجتنابناپذیر» از نگاه نیویورکتایمز
نشریه آمریکایی نیویورکتایمز در همین ارتباطه در مقاله مفصلی، نوشته؛ «با نبود مذاکرات، نبود نظارت، و نبود شفافیت درباره میزان ذخایر موادهستهای ایران، بسیاری در منطقه بیم آن دارند که جنگ دیگری با اسرائیل اجتنابناپذیر باشد، نتیجه این وضعیت، بنبستی خطرناک است. بدون مذاکره، بدون اطمینان از میزان ذخایر ایران و بدون هیچ نظارت مستقلی. بسیاری از کشورهای خلیج فارس بر این باورند که این وضعیت، تقریباً حمله دوباره اسرائیل به ایران را اجتنابناپذیر میکند؛ زیرا مقامهای اسرائیلی ازدیرباز برنامه هستهای ایران را تهدیدی موجودیتی دانستهاند»
نظر علی واعظ، مدیر پروژه ایران در گروه بینالمللی بحران به نیویورک تایمز گفته؛ «ایران احتمالاً در صورت حمله تازه اسرائیل، بسیارکمتر از حملات ژوئن «خویشتندار» خواهد بود. طبق این گزارش، مقامهای ایرانی به او گفتهاند کارخانههای موشکی «۲۴ ساعته» کار میکنند و اگرجنگ دیگری رخ دهد «۲ هزار موشک را یکجا شلیک میکنند تا پدافنداسرائیل را از کار بیندازند؛ نه ۵۰۰ موشک طی ۱۲ روز»
او گفته: «اسرائیل احساس میکند کار ناتمام مانده و دلیلی نمیبیند که درگیری را از سر نگیرد؛ بنابراین ایران در حال دو برابر کردن سطح آمادگیاش برای دور بعدی است.» البته هیچ مدرک قطعی از حملهای قریبالوقوع وجود ندارد با وجود نبود شواهد روشن، مقامهای اسرائیلی از ژوئن هشدار دادهاند که اگر ایران یک قدم دیگر به سمت ساخت سلاح هستهای بردارد، برای حمله مجدد آمادهاند»
پژوهشگر ارشد مرکز پیشرفت آمریکا: اسرائیل، احتمالاً دوباره قصدحمله دارد
ه.ا.هلیر، پژوهشگر ارشد مرکز پیشرفت آمریکا و مؤسسه خدمات سلطنت بریتانیا، چهره بینالمللی دیگری است که درباره احتمال حمله دوباره نتانیاهو به ایران به ارائه تحلیل پرداخته و تاکید دارد؛ «اسرائیل میخواهد مطمئن شود برنامه هستهای ایران مهار شده است، و چون نمیتواند از طریق مذاکره به این هدف برسد، احتمالاً دوباره قصد حمله دارد. ایرانیها در حال بازسازیاند، اما بهمحض عبور از خطی مشخص، اسرائیل دوباره حمله خواهد کرد. اسرائیل گفته اگرچه عملیات موفق بوده، اما برنامه هستهای ایران تنها آسیب دیده و کاملاً نابود نشده، بخشی از آن به این دلیل که ترامپ جنگ ژوئن را زودتر از زمانی که اسرائیل برای دستیابی کامل به اهدافش میخواست، متوقف کرده است.»
روایت لاریجانی از هشداری صریح؛ خود دانید!
همچنین، علی لاریجانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی نیز، اخیرا به گزارشی اشاره کرده که به گفته او تام باراک، نماینده آمریکا در لبنان، پیامهایی مستقیم منتقل و راه حل را به زبان تهدید بیان کرده است؛ او این پیام را چنین خلاصه کرد: «آمریکا نمایندهای در لبنان دارد که راحت حرفش را میزند. به ما گفته یا حرفهای ما را گوش میکنید یا خود دانید. خود دانید هم یعنی میگوییم اسرائیل شما را بزند.»
درجه بالای هشدار حمله مجدد و ذکر چند نکته
آنچه آشکارا پیدا شده، احتمال حمله دوباره اسرائیل و تجاوز ارتش نتانیاهو به خاک ایران است. احتمالی که به دلایلی نظیر، وضعیت مبهم ذخایر اورانیوم ایران به رغم حملههای آمریکایی به سایتهای هستهای، اصرار نتانیاهو بر نگه داشتن تسلط بر آسمان تهران به عنوان یک برگ برنده، نگاه هژمونیک تلآویو برای تسلط بر منطقه و استفاده از فرصت شکسته شدن تابوی درگیری مستقیم با ایران برای یکسره کردن کار، وجود آتش بس یا به عبارت بهتر، ترک مخاصمه یا مدیریت آن به صورت شکننده و البته احتمالات دیگر، جملگی درجه هشدار تجاوز دوباره اسرائیل به ایران را بالا نگه داشته و همین مهم، لزوم هوشیاری بیش از پیش دستگاههای نظامی و امنیتی مستقر در ایران را واجب میکند.
چرا که همانگونه که آقایان و هواخواهانشان در ایام جنگ دوازده روزه به عینه دیدند، حمله نظامی، دیگر برخورد با چند خبرنگار، دانشجو، فعال مدنی و صنفی و بگیر و ببند بر سر حجاب و بستن صفحه مجازی فلان خواننده زن در اینستاگرام یا حتی تیتر زدن در کیهان برای بستن تنگه هرمز و این دست رجزخوانیها در کوچهای خلوت نیست. حمله دوباره نتانیاهو و البته، پاسخ شدید تهران، میتواند منطقه را به دامان آتشی گسترده سوق بدهد که خروج از آن، چشمانداز زمانی و مختصات مشخصی برای هیچ یک از طرفین به دنبال نخواهد داشت.
94