ما در دوره سختی زندگی میکنیم که مقولات مهم جامعهشناسی که تا الان کار میکردند، به دست فراموشی گذاشته شدهاند یا کنار رانده شدهاند. جامعهشناسی نیازمند مقولات جدیدی است که بتواند از پس این اوضاع و وضعیت بر بیاید.
این همان کاری است که کسانی که به این رشته میآیند، از الان باید یاد بگیرند و این مفاهیم جدید را یاد بگیرند و بسط بدهند و مهمتر از آن به جامعه خودشان ربط بدهند.
ما در جامعهای زندگی میکنیم که ۲۵ میلیون نفر زیر خط مطلق فقر هستند. ۴۰ میلیون نفر زیر خط فقر زندگی میکنند.
دوران دوم خرداد که درخشانترین دوران دانشگاه در اینجا بود، این دانشکده از فرط علاقه دانشجویی غلغله بود. اصلاً دانشجوها نمیخواستند شب از اینجا بروند. صبح تا شب جلسه بود. در دانشگاه دهها جلسه تشکیل میشد. جلسه و گروه و بحث بود. الان چه چیزی مانده است؟ هیچ چیز جز افراد دلمردهای که قبول شدند و به اینجا آمدند تا وقت بگذرد. آن دوره چه شد؟