اختصاصی هموطن؛ گروه اجتماعی/ سوشیانت سرافراز
حال ایران خوب نیست، نفس شهرها به شماره افتاده است، آسمان رنگ مرداب به خود گرفته، نه از هوای سالم خبری هست و نه از دم و بازدم ایمن. پایتخت کشور بیش از هفت روز است که در وضعیت قرمز یعنی خطرناک برای همه قرار گرفته است. روز چهارشنبه ۵ اذر نام تهران در صدر شهرهایی با هوای آلوده قرار داشت و رتبه اول در این زمینه را به خود اختصاص داد. بر اساس دادههای هواشناسی اهواز صبح روز یک شنبه ۹ آذر آلودهترین شهر ایران بود.
مردم اهواز هر سال در اولین بارش پاییز با خطر مرگ مواجه میشوند. بارشی که با خود انواع آلودگیهای خطرناک را به سطح زمین آورده و مردم را راهی مراکز درمانی میکند. آلودگی هوا شهرهای تبریز، کرج، تهران، اهواز، قزوین و ارومیه، اصفهان، همدان، مشهد، کرمانشاه، بجنورد، اراک و زنجان، اردبیل، ایلام، بوشهر، شیراز، قم، کرمان، خرمآباد، سنندج و بوشهر را هم به زانو در آورده است.
همه اینها درحالی است که هر سال در فصل سرد مسئولان به یاد قانون هوای پاک وعدم اجرای آن میفتند و با شروع فصل گرم موضوع را به ورطه فراموشی میسپارند. شورای شهر تهران بنا بر مواضع سیاسی خود با دولت، گاه ازعدم تخصیص بودجه اجرای قانون هوای پاک از سوی دولت انتقاد میکند و گاه در این حوزه راه سکوت در پیش میگیرد. شهرداری تهران اجازه بلندمرتبهسازی در نقاط مختلف شهر را میدهد و مسیرهای محدودی که برای خروج آلایندهها از تهران وجود دارد را مسدود میکند.
مانند منطقه الهیه که در گذشته سرشار از باغات بوده اما به دلیل برجسازی و کاهش این باغها ظرفیت خود برای استفاده از جریانات هوایی را از دست داده است. ماجرای وسائل نقلیه موتوری و سهم آنها در آلایندگی هوا هم سالهاست که نقل محافل کارشناسی است اما راهکارها به نتیجه نرسیدهاند. وضعیت پایتخت که این است نمیتوان از مسئولان شهری و استانی در سایر کلانشهرهای آلوده کشور توقعی داشت.
همه این شرایط درحالی آلودگی هوا را به جان شهروندان در نقاط مختلف کشور انداختهاند که برخوداری از هوای پاک یک حق بشری و یک حق شهروندی است. اصل ۵۰ قانون اساسی بر حفاظت از محیط زیست وعدم انجام هر فعالیتی که تاثیری مخرب بر محیط زیست کشور داشته باشد تاکید شده است. از دل همین یک اصل مهم میتوان حق شهروندان بر هوای پاک را یکی از حقوق بنیادین آنها شناسایی کرد. حقی که هر گونه فعل یا ترک فعلی که منجر به نقض آن شود باید مستوجب مجازات مناسب باشد. «حق برحیات» در اسناد بینالمللی مورد پذیرش ایران، مورد شناسایی و در قوانین کشور و بهویژه همین قانون اساسی مورد تاکید قرار گرفته است.
با این حال ایرانیان هر روز با سختی بیشتری نفس میکشند، با جانکندن روز را به شب میرسانند و دسترسیشان به ارزانترین و طبیعیترین حقوق خود یعنی حق بر داشتن هوایی پاک ناممکنتر از هر زمان دیگری شده است سالهاست که در ایران «هوای پاک» تنها یک عبارت تهی از معنا شده است بهگونهای که به نظر میرسد مسئولان کشور به اصول قانون اساسی هم پایبند نیستند البته اگر در نگاهی خوشبینانه گمان کنیم که آنها با اصول این قانون آشنایی دارند. به هر روی با توجه به شرایط فعلی بیراه نیست اگر بگوییم قانون هوای پاک و انتخاب روز ۲۹ دی به عنوان «روز هوای پاک» بیش از آنکه اقداماتی هدفمند و در جهت احقاق حق شهروندان برای داشتن هوای پاک باشند، رفتارهایی نمایشی درراستای مسئولیتپذیر نشان دادن مسئولان و متولیان امر است.
در اجرای قانون هوای پاک مصوب ۱۳۹۶.۱۰ دستگاه به عنوان متولیان اجرای این قانون مشخص شدهاند، قانونی که مشتمل بر ۳۴ ماده و ۲۲ تبصره است. با وجود این تعداد نهاد و دستگاه مسئول اما گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد که ۲۲ ماده وتبصره این قانون در اجرا ضعیف بودهاند. جالب آنکه نشاندن همه این دستگاهها در کنار یکدیگر باعث شده که هیچ سازمانی پاسخگوی اصلی ایجاد شرایط موجود نباشد. وضعیت شهروندان کشور در حوزههای مختلف بهخوبی نشان میدهد که داشتن قانون به معنای دستیابی به حقوق انسانی و شهروندی نیست.
مگر میشود در جای جای قانون اساسی کشور از کرامت انسانی سخن به میان آمده باشد اما شهروندان همان کشور با بحران در حوزههای مختلف آب، برق، درمان، دسترسی به غذای مناسب، هوای آلوده و… دست به گریبان باشند. اگر قانون در کشور لازمالرعایه بود حتما مسئولان کارآمدی در کشور بر سر کار میآمدند که هم مسئول پاسخگویی به مردم در برابر اعمالشان بودند و هم شرایط زندگی شهروندان با امروز متفاوت بود.