اختصاصی هموطن/ سید امیر موسوی
علیرضا زاکانی باید با ساختمان بهشت خداحافظی کند! این گذارهای است که این روزها پیرامون عرصه مدیریت شهری و مناسبات رسانههای مربوط به آن مطرح بوده و بر همین مبنا نیز، خبرها حکایت از لابی سنگین شهردار «اشتباهی» و غیرقانونی پایتخت برای اضافه کردن پسوند «ن» به «باید» در جمله نخست این مرقومه دارد.
ماجرا از این قرار است که بر اساس مصوبه هیئت وزیران در شهریورماه سال جاری با حذف مادهای از آییننامه انتخاب شهردار، علیرضا زاکانی بهدلیل نداشتن مدرک تحصیلی مرتبط، امکان انتخاب مجدد بهعنوان شهردار تهران را نخواهد داشت. امری که این روزها به گفته بسیاری از صاحبنظران و ناظران سیاسی به سنگ محکی برای ایستادگی دولت در مقابل مطامع و تمنیات غیرقانونی طیف رادیکال جریان و التزام به قانونی که هیئت وزیران به تصویب رسانده، بدل شده است. چرا که مشخصا و بر اساس ماده ۲ آئین نامه اجرایی این مصوبه، رشتههای تحصیلی مرتبط برای انتخاب شهردار، رشتههایی است که اکثر دروس و واحدهای درسی آن با حوزه مدیریت شهری و وظایف اصلی شهرداری تطبیق داشته باشد. این بدین معناست که علیرضا زاکانی شهردار فعلی تهران که فارغ التحصیل در رشته پزشکی هستهای است، از حضور مجدد در شهرداری محروم خواهد شد.
پیش از ابلاغ این مصوبه؛ ماده ۴ آئیننامه استثنا کرده بود که افرادی که حداقل سه سال سابقه شهردار بودن دارند از شرط دارا بودن مدرک تحصیلی مرتبط معافند، اما این ماده نیز بحثبرانگیز شد. هیات تطبیق مصوبات دولت مجلس، مصوبه دولت را مغایر قانون شناخته و با امضای محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس برای بازگشت به دولت ابلاغ شد. قالیباف استدلال کرده است که معاف کردن برخی افراد از شرط مدرک تحصیلی مرتبط فراتر از اختیارات دولت است و باید حذف شود. با این اقدام، ماده ۴ که زاکانی میتوانست به آن استناد کند، از دستور حذف شد و آئیننامه جدید تأکید میکند که همه نامزدهای شهرداری باید دارای مدرک تحصیلی مرتبط باشند. اگر این اصلاحیه اجرایی شود، شهردار فعلی به دلیل نداشتن مدرک مرتبط و تجربه کافی امکان تکرار ریاست بر شهرداری را نخواهد داشت.

این مسئله اما، اول ماجرا نیست. وجه نخست این مسئله به دوره انتخاب و حضور زاکانی بر اریکه اداره کلانشهر تهران برمیگردد. در جایی که بسیاری بر این باور بودند که تانک اصولگرایان با حضورش در این کرسی به نوعی مزد شامورتیبازیاش به سود کاندیدای رقیب از میدان به در شدهای چون ابراهیم رئیسی را گرفت و دست آخر به مانند همیشه با خوش رقصی در واپسین لحظات کارزار رقابتهای انتخاباتی به مانند کودکی گستاخ در میانه حاتمبخشی پدر و مادرش، بین یکی وزارتخانههای دولت سید محرومان و کرسی اداره بلدیه پایتخت، سر از ساختمان بهشت درآورد.
نماینده 3 درصدی و دغدغه محدود شدن انتخاب مردم!
با این حال و در پی افشای مصوبه جدید بود که سر و صدای نزدیکان آقای شهردار، رفته رفته بلند شد و سر از فضای رسانهای درآورد. به عنوان نمونه؛ علیرضا نادعلی، عضو شورای شهر ششم و از چهرههای نزدیک به زاکانی در اظهاراتی با تاختن به این مصوبه، گفت، «نباید با اشتباه در قانونگذاری یا برداشتهای محدود، انتخابهای مردم را کوچک و محدود کنیم و دامنه تصمیمگیری شهروندان را به حداقل برسانیم.»
خیلی هم عالی، خیلی هم خوب! همانگونه که شاهد هستید، یک عضو شورای شهر ششم پایتخت که در آخرین انتخابات 1400 از میان حدود 10 میلیون رای ممکن(واجدین شرایط شرکت در انتخابات) و در مشارکتی حدودا 34 درصدی در رقابتی نفس گیر موفق به اخذ رای قاطع 294726 از شهروندان تهرانی و معادل حدود 3 درصد واجدین شرکت در انتخابات شده، دارد درباره توجه به محدود و کوچک نشدن انتخاب مردم هشدار میدهد! چقدر هم دلگرم کننده! به هر حال ما نمایندگانی داریم که برای ارتقای دایره انتخاب ما رعیت ناچیز، حرص و جوش میخورند! بیش باد!
اشتباه در قانونگذاری، فقط در زمان نادیده گرفتن فقدان شرایط لازم برای حضور زاکانی با مدرک پزشکی هستهای-اینکه این مدرک را چطور اخذ کرده هم جای خود!-بلامانع بوده و در باقی موارد، دلسوزانی هستند که دغدغه کوچک نشدن دایره انتخاب مردم را دارند و جای شکرش باقیست.
لابیها برای باقی ماندن تانک اصولگرایان در بهشت
اقراریان، عضو شورای شهر تهران درباره شرایط جدید برای انتخای شهردار در پایتخت به خبرآنلاین گفت: «بر اساس اطلاعات موجود و همچنین اظهاراتی که خود آقای زاکانی در یکی از دیدارهای اخیرشان با دانشجویان مطرح کردهاند و بازتاب رسانهای نیز داشته، ایشان ظاهراً این موضوع را با آقای دکتر پزشکیان در میان گذاشته و خواستار اصلاح مقررات شدهاند تا امکان ادامه حضورشان در شهرداری تهران فراهم شود.»
وی ادامه داد: «امروز با یک آزمون بزرگ مواجه هستیم؛ آزمونی که مشخص میکند آیا قانون بهخاطر یک فرد تغییر خواهد کرد یا خیر، و اینکه آیا لابیهای قدرت و فشار موفق میشوند مسیر «حکمرانی نمایشی» را جایگزین «حکمرانی حرفهای» کنند یا نه. بر اساس معیارهای حکمرانی حرفهای، شهردار فعلی فاقد صلاحیت لازم برای انتخاب مجدد است، اما اگر قرار باشد نمایشی از حکمرانی به اجرا گذاشته شود، طبیعتاً فشارهایی برای اصلاح قانون شکل خواهد گرفت. بنابراین با قوانین موجود آقای زاکانی امکان انتخاب مجدد بهعنوان شهردار تهران را ندارند، مگر آنکه مجدداً قانون اصلاح شود. البته طبق قانون، ایشان میتوانند تا پایان دوره فعلی در سمت خود باقی بمانند، اما انتخاب دوباره منوط به تغییر این مقررات است.»
اقراریان گفت: «از همین امروز شاهد یک عملیات گسترده رسانهای از سوی جناح سیاسی نزدیک به آقای دکتر زاکانی در واکنش به این موضوع هستیم. چند ماه پیش از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری، حتی پیش از آغاز ثبتنامها، یکی از اعضای شورای شهر تهران که در انتخابات گذشته با حکم معاون شهردار مسئولیت ستاد انتخاباتی آقای زاکانی در تهران را بر عهده داشت، دو موضوع را مطرح کرد که بسیار قابل تأمل است. نخست اینکه اعلام شد جریان مستقر در شهرداری تهران هستند و شهردارشان آقای دکتر زاکانی است و دوم اینکه از تشکیل یک قرارگاه یا ستاد مشترک برای انتخاب مجدد ایشان بهعنوان شهردار تهران خبر داده شد».
اقراریان تأکید کرد: «اینکه چه کسانی در این قرارگاه یا ستاد مشترک حضور دارند، پرسشی جدی است؛ پرسشی که هم برای من بهعنوان عضو شورای شهر و نماینده مردم وجود دارد و هم برای افکار عمومی. سؤال مهمتر این است که نسبت مدیران شهری و هزینههایی که امروز در شهر تهران برای آنچه «حکمرانی نمایشی» نامیده میشود، صرف میشود، با این قرارگاه و ستاد انتخاباتی چیست و چگونه قابل توجیه است؟»
عصبانیت کیهان و موفقترین و کارآمدترین شهردار تهران نامیدن زاکانی!
روزنامه کیهان در ستون گفت و شنود خود، نوشت:
«گفت: مجلس و دولت با دستکاری یکی از مواد آئیننامه مربوط به انتخاب شهردار، کاری کردهاند که از انتخاب مجدد دکتر زاکانی برای شهرداری تهران جلوگیری کنند! آوردهاند که رشته تحصیلی ایشان پزشکی هستهای است و با شهرداری تناسب ندارد!
گفتم: ولی همه مردم و تمامی شواهد موجود حکایت از آن دارند که آقای زاکانی موفقترین و کارآمدترین شهردار تهران بوده است. حالا چرا مجلس و دولت دقیقاً در آستانه انتخابات شوراها و انتخاب شهردار به این فکر افتادهاند؟! چرا درباره شهرداران قبلی حرفی نمیزدند؟!
گفت: ای عوام! زاکانی به یک الگوی موفق و بینظیر در خدمت به مردم تبدیل گردیده و باعث شده بود که مردم در مقایسه او با دیگران به کمکاری برخی از مسئولان اعتراض کنند. بنابراین جلوگیری از انتخاب مجدد او میتواند کمکاری آنها را از نگاه ملت پنهان کند!»
شهرداری زاکانی و حکم غیرقانونیاش!
در همین باره، همچنین هم علی دشتی، حقوقدان گفته بود؛ «با توجه به اینکه آییننامه اجرایی شرایط احراز تصدی سمت شهردار و دستورالعملها و بخشنامههای مرتبط تغییری نکرده و تخصص علیرضا زاکانی در لیست رشتههای مجاز افزوده نشده و حکم شهردار تهران با استناد به نامه امور مدیریت مشاغل و نظامهای پرداخت سازمان اداری و استخدامی کشور صادر شده، این حکم غیرقانونی است و دیوان عدالت اداری میتواند این حکم را باطل کند.»
روایت شرق از جدالها برای مقاومت در برابر قانون!
در ارتباط، همینطور روزنامه شرق نیز نوشته؛ «در اين شرايط انتقاد از وضعيت مجلس و البته تخريب هر روزه دولت دستور كار مشترك تعريف شده در اين ائتلاف است. حلقه دولت سيزدهم كه حالا از منصوري تا اسماعيلي تاكيد دارند بگويند هرگز جليلي گزينه دولت مستقر در انتخابات تيرماه سال گذشته نبوده و ميخواهند ضمن حفظ جريان سياسي خود گزينههاي جديدي را مطرح كنند، از جمله پرويز فتاح و البته عليرضا زاكاني. گزينههايي كه هم امكان عبور از فيلترهاي صلاحيت شوراي نگهبان را داشته باشند و هم بتوانند ادبيات دولت سيزدهم و شعارهاي انقلابي و برنامههاي پوپوليستي آنها را دنبال كنند. در اين سناريو شهرداري تهران قرار بود سكوي انتظار عليرضا زاكاني باشد. نهايي شدن اصلاح اين قانون اما زاكاني را از سكوي پرش به پاستور دور ميكند. اينكه آيا باز هم همانند دوره قبل فشارها ميتوانند اصلاح قانون را معطل كنند و زاكاني را به شهرداري بعدي تهران برسانند يا خير، سوالي است كه بايد منتظر ماند و پاسخ به آن را ديد.»
از اداره «بنری» شهر تا بنگاه پولپاشی اصولگرایان
اما هرآنچه گفته شد، ناظر بر عملکردی از وجه مشترک همه این اشارات و تفاسیر، یعنی علیرضا زاکانی و شهرداریاش است که نباید به دست فراموشی سپرد. شهرداری که فعالترین بخش آن از همان ابتدای آغاز فعالیتش؛ مراکز چاپ و تکثیر بنر و اعلامیه بود و در همه هفتهها، ماهها و سالهایی که تانک اصولگرایان به ملک ری مطلوبش رسیده، همواره شاهد آن بوده و هستیم که جای جای در و دیوار پایتخت مملکت به دیوار اعلانات یک گروه و جناح خاص سیاسی بدل شده و گردش مالیاش هم یک نان و بوقلمونی در دامان عدهای گذاشته؛ خدا بدهد برکت!
همینطور از وضعیت جمع و آوری و دفع پسماند هم که عجالتا حرف زدن، تکرار مکررات است و به قول عادل فردوسیپور؛ تصاویر گویاست! همه اینها را در کنار تراکمفروشیهای گسترده شهر هم که بگذاریم، میشود مصیبتنامهای هفتادمن که دل هر دلسوزی را به تاسف و تاثر وامیدارد. حاتمبخشی و راهپیماییهای چند کیلومتری را هم با هزینه بیتالمال ملت فقرزده تهران و عوارضشان در همه این چهارسال شاهد هستیم و الحمدلله و المنته که موکبهای پذیرایی و سفرههای احسان آقای شهردار به هر بهانهای هر از چندگاهی در خیابانهای شهر به نفع یک طیف خاص و با نقاب و برچسب مناسک دینی، برپاست و تا باد، چنین بادا!
با این همه، باید دید که زورآزمایی دولت و شهرداری، صفآرایی بذرپاش و طیف قالیبافیها در برابر تمامیتخواهان پایداریچی حامی زاکانی به کجا ختم خواهد شد. باز با عجی مجی لاترجی دقیقه نودی، شاهد حضور دوباره این چهره در ساختمان بهشت خواهیم بود یا شهردار غیرقانونی پایتخت، دوباره سر از دانشگاه! و مناظرات تلویزیونی در میآورد.