اختصاصی هم وطن؛ گروه سیاسی/ ماهور ایرانی
در روزهای گذشته خبری به گوش رسید مبنی بر آنکه با درخواست «بنیادبینالمللی شهید رئیسی» و با موافقت کمیسیون نظارت و راهبری اندیشکدههای استادان و دانشگاههای سراسر کشور، تاسیس «اندیشکده حکومت و کشورداری شهید رئیسی» مورد موافقت اصولی قرار گرفته و تصویب شد.
در اهداف تاسیس این اندیشکده به « برگزاری میزگردهای تخصصی،نشستهای دورهای و مفصلی درباره موضوعات مرتبط با مدیریت کشور و ارائه راهکار در راستای مسائل کشور، برگزاری دورههای تخصصی و… توسط جمعی از اساتید دانشگاه، نخبگان و خبرگان حوزههای مختلف اجرایی کشور» اشاره شده است. خبری تعجب برانگیز که برخی کارشناسان سیاسی مدعی هستند اساسا دوران آقای سید ابراهیم رئیسی چه دستاوردهایی داشت که حالا علاوه بر وجود بنیاد بین المللی، اندیشکدهای هم برای آن تاسیس شود.
پیش از تاسیس اندیشکده، در جلسه ۹۰۹ شورای عالی انقلاب فرهنگی مورخ ۱۳آذر ۱۴۰۳ «اساسنامه بنیاد بینالمللی شهید رئیسی»، به تصویب اعضا رسید و مسعود پزشکیان رئیس جمهور نیز آن را ابلاغ کرد تا زمینه تشکیلنهادی علمی، پژوهشی و فرهنگی با هدف تبیین، ترویج و تعمیق اندیشهها و سیره مدیریتی و اخلاقی سید ابراهیم رئیسی شود.
در گزارشهای موجود ریاست بنیاد بین المللی شهید رئیسی بر عهده محمدمهدی اسماعیلی وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت سیزدهم است که در انتخابات ریاست جمهوری زود هنگام 1403 در حلقه میثم نیلی قرار گرفت و ثبت نام کرد اما بخت با او یار نبود و صلاحیت او توسط شورای نگهبان تایید نشد. طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی هیئت امنای بنیادبین المللی شهید رئیسی با حضور چهرههایی نام آشنا اداره میشود. جمیله علم الهدی همسر ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس هیئت امنا، عبدالحسین خسروپناه به عنوان دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، رئیس سازمان صدا و سیما که هم اینک در اختیار پیمان جبلی است، محمد مخبر که زمانی معاون اول سیدابراهیم رئیسی بود، ریحانه سادات رئیس الساداتی دخترش و در نهایت حضور پنج نفر از شخصیتهای علمی و مدیریتی به انتخاب شورای معین عالی انقلاب فرهنگی با ابلاغ دبیر شورای عالی به صورت هر چهار سال یکبار تامین منابع مالی این بنیاد از محل هدایا، کمکهای مردمی، کمکهای دولتی،نذورات و موقوفات، وامهای دریافتی از صندوقهای قرض الحسنه، بانکها، سازمانها و اشخاص و درآمدهای حاصل از فعالیتهای بنیاد خواهد بود.
سوالاتی که مطرح میشود آن است که حکومتداری ابراهیم رئیسی چه دستاوردها و نتایجی داشته که حالا علاوه بر تاسیس یک بنیاد بین المللی حالا اندیشکدهای هم ذیل آن تاسیس شود. البته در زمان تاسیس بنیاد گمان میرفتکه بعد از نمایان شدن ادعاهای مدیریتی که در نهایت چیزی بیش از گزارشهای مهمل نبودند، این ماجرا ادامه دار نشود. ماجرای مهمل بودن گزارشهای دولت رئیسی به این برمیگردد که رهبری نظام جمهوری اسلامی در تاریخ ۱۹اسفند ۱۴۰۳ در جمع کارگزاران نظام به برنامه سیدابراهیم رئیسی برای «وادار کردن شرکتهای بزرگ دولتی برخوردار از درآمدهای ارزی به اجرای پروژههای بزرگ آبی، پالایشگاهی و نیروگاهی در مناطقی از کشور» اشاره کرد و گزارش ارائه شده از سوی رئیس جمهور را مهمل و پوچ دانست و اضافه کرد این قابل قبول نیست که درآمد ارزی شرکتهای دولتی در اختیار دولت و بانک مرکزی قرار نگیرد و برایحل این مسئله باید تدبیری اتخاذ شود.»
اما نخستین واکنش به تاسیس چنین اندیشکدهای از مجلس دوازدهم، از سویاحمد بخشایش اردستانی مطرح شد. نمایندهای که تاسیس چنین اندیشکدهای بیشتر شبیه به ساخت یک پناهگاه بودجهگیر برای حلقه نزدیکان رئیس جمهور پیشین دانسته و میگوید: «من اندیشه خاصی در شهید رئیسی ندیدم که اندیشکدهای به نام ایشان شکل بگیرد. اساسا مکتب مدیریت خاصی نداشت و نه از الگوی خاصی پیروی میکرد. احتمالا هدف این است که کلونی اطراف او جایی داشته باشند و بودجه ای هم از دولت بگیرند.» یا در ادامه گفت: «اگر بودجه این بنیادها خرج معیشت، کالاهای اساسی و زیرساختها شود، برای کشور مثمرثمرتر و راهگشاتر خواهد بود.»
بخشایش اردستانی البته در بخش دیگری از صحبتهای خود علت عدم ورود مجلس به بودجه این بنیادها را نوعی ترس دانسته و در صورت بدتر شدن وضعیت کشور شاید مجلس به این ماجرا ورود کند. اما با این صحبتها به نظر نمیرسد که مجلس هم بتواند در این زمینه نتیجه مثبتی رقم بزند.
اما موضوع مهم درباره بنیاد شهید رئیسی و اندیشکده تازه تاسیس مربوط بهبودجه آن است. در زمانی که مسعود پزشکیان در قامت رئیس جمهور در جلسات و همایشهای مختلف صحبت از کمبود و محدودیت در منابع مالی جهت بهبود زیرساختها، پرداخت حقوق کارمندان، معلمان، پرستاران و … میزند و هر از گاهی هم ایده کوچک کردن دولت برای جبران منابع مالی و پرداخت حقوق بر اساس عملکرد و کاهش بودجه نهادهایی که منابع مالی کلان را بدون اثرگذاری خاص مطرح میکند خوب است این نکته را هم در نظر داشته باشد اندیشهای که حاصل آن معرفی دو وزیر فاسد و محکوم شدن آنها در نهاد قضایی، رواج پدیده چای دبش، رو شدن استخدامهای غیر اصولی با نام طرح زین الدین در دستگاههای دولتی،راه اندازی طرح نور برای مقابله با حجاب و سرکوب اعتراض مردمی در قیام بعد از مرگ مهسا امینی و در نهایت ارائه گزارشهای مهمل و پوچ بود اساسا قرار است کدام اندیشه و نوع شیوه حکومتداری را بررسی کرده و چگونه امروز قابلیت تبدیل به مدل آموزشی و تئوریک را دارد؟
پزشکیان که بارها حرف از عدالت و انصاف و برابری میزند خوب است توضیحاتی درباره بودجه نهادهایی بدهد که بودجههای کلان چندهزار میلیارد ها میلیارد گرفته اما در عوض خروجی آن چیزی جز به هدر انداختن بیت المال و کمبود فاحش در همه زیرساختها در کشور نتیجهای برای کشور نداشته است. به طور مثال در ردیف بودجه ۱۴۰۴ برای برخی نهادهای خاص، مجمع جهانی اهل بیت، ۲۹۱ میلیارد تومان؛ مجمع تقریب مذاهب، ۱۹۱ میلیارد تومان؛ دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۹۶۴ میلیارد تومان؛ موسسه امام خمینی(مربوط به مصباح یزدی)، نزدیک ۵۰۰ میلیارد تومان؛ جامعهالمصطفی، نزدیک به دو هزار میلیارد تومان؛ سازمان تبلیغات اسلامی، نزدیک به ۶۳۰۰ میلیاردتومان؛ ستاد امر به معروف و نهی از منکر، ۲۵۹ میلیارد تومان؛ نهادی به اسم قرب بقیه الله، ۱۹۰۰ میلیارد تومان؛ صدا و سیما، ۲۹ هزار میلیارد تومان؛ و وزارت ارشاد، ۱۴ هزار میلیارد تومان بودجه تخصیص داده شده است.
روند بودجهریزی سالهای اخیر نشان داده که افزایش چشمگیر بودجه نهادهای تبلیغاتی و فرهنگی که عمدتاً به فعالیتهای ایدئولوژیک و سیاسی مشغولند، یک استراتژی تعریف شده برای جلب حمایت گروههای خاص و حفظ قدرت سیاسی است. این در حالی است که اگر بخشی از این بودجههای کلان که به نهادهای خاص اهدا میشود، صرف پروژههای عمرانی میشد، بسیاری از مشکلات کشور در طول این سالها حل میشد. دولت میتوانست با این منابع مالی بیمارستانهای جدید بسازد، مدارس را نوسازی کند، راههای مواصلاتی را توسعه دهد و خدمات رفاهی را برای مردم افزایش دهد و به دنبال آن نباشد که برای حل مسئله انرژی برقی را قطع کند، برای حل مسئله آب به فکر تخلیه پایتخت یا خواندن دعای باران در نمازهای جمعه باشد.