اختصاصی هموطن؛ گروه سیاسی/ نیکان توحیدی
خبر کوتاه بود، اما ناگهان اکثر رسانههای بینالمللی به آن پرداختند. المیادین اعلام کرد که به نسخهای از گزارش جدید رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، درباره برنامه هستهای ایران و سطح همکاری فعلی میان تهران و آژانس، دست یافته که گروسی در آن تاکید کرده است: “ایران به آژانس اطلاع داده که هرگونه همکاری با این نهاد، منوط به تصمیم شورای عالی امنیت ملی ایران است.”
در این گزارش اعلام شده که آژانس “تداوم آگاهی خود” نسبت به ذخایر مواد هستهای اعلامشده ایران را از دست داده و دیگر قادر به راستیآزمایی وضعیت آن نیست.
اما مهمترین نکته در انتهای خبر آمده، جایی که گروسی تاکید میکند: “ناتوانی آژانس در راستیآزمایی میزان دقیق اورانیوم غنیشده در ایران موجب نگرانی شدید است.”
این خبر کوتاه بود، اما از همان ابتدا مشخص کرد که تنها پیشلرزههای یک رخداد مهم است و باید منتظر طوفانی جدید در روابط تهران و غرب باشیم.
نخستین زبانههای آتش از زیر خاکستر
خبر در پیش بودن طوفان را مجددا المیادین در بامداد شنبه بیست و چهارم آبان ماه منتشر کرد و نوشت: به نسخهای از پیشنویس قطعنامه اروپایی علیه ایران دست یافتهایم که «تروئیکای» اروپایی آن را در جلسه آتی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی که از ۱۹ تا ۲۱ نوامبر برگزار میشود، ارائه خواهد کرد.
این پیشنویس، نگرانی این کشورها را در مورد گزارش رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ابراز میکند که “نتیجه میگیرد که برای آژانس مهم است تا بتواند در اسرع وقت ذخایر مواد هستهای اعلام شده قبلی ایران را تأیید کند تا نگرانیهای خود را برطرف کند و از رعایت توافقنامه پادمانهای معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای در مورد انحراف احتمالی مواد هستهای اعلامشده از کاربرد صلحآمیز اطمینان حاصل کند.
المیادین اعلام کرد: پیشنویس قطعنامه اروپایی بیان میکند که ایران “بر اساس قطعنامههای بینالمللی که در ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۵ در زمینه عدم اشاعه هستهای مجدداً برقرار شدند، موظف است تمام فعالیتهای غنیسازی و بازفرآوری، از جمله تحقیق و توسعه، و همچنین کار روی تمام پروژههای مرتبط با آب سنگین را به حالت تعلیق درآورد.”
همچنین پیشنویس قطعنامه از تهران میخواهد که “کاملاً مطابق با مفاد پروتکل الحاقی عمل کند” و ابراز تاسف میکند که “ایران در پنج ماه گذشته اطلاعات درخواستی آژانس را در مورد وضعیت ذخایر اورانیوم غنیشده و تأسیسات هستهای خود تحت پادمانها ارائه نکرده است.”
از برجام تا مکانیسمماشه
برنامه هستهای ایران از زمان خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸، بارها موضوع اختلافات بین تهران و غرب بوده است. در ژوئن ۲۰۲۵، آژانس قطعنامهای را تصویب کرد که ایران را به همکاری نکردن کامل متهم میساخت.
این روند در سپتامبر ۲۰۲۵ با فعالسازی مکانیسمماشه به اوج رسید؛ مکانیسمی که تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل (از جمله محدودیتهای غنیسازی) را بدون نیاز به رأیگیری جدید، بازگرداند. این اقدام، که از ۲۸ سپتامبر اجرایی شد، مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا را متوقف کرد و تهران را ملزم به تعلیق فعالیتهای غنیسازی خود دانست. ایران این تحریمها را “غیرقانونی” خوانده و بر ادامه برنامه صلحآمیز هستهای خود تأکید کرده است.
نشست آتی آژانس بینالمللی انرژی اتمی که از چهارشنبه آغاز میشود، فرصتی برای سه کشور اروپایی و آمریکا فراهم میکند تا فشار بر جمهوری اسلامی را افزایش دهند.
نزدیکی به نقطه بیبازگشت
در حالی که قیمت دلار و سکه رو به افزایش بوده و تورم افسارگسیخته، معیشت مردم را دچار مشکلات جدی کرده است، به طور قطع نخستین اثرات این خبر را در ابتدای هفته و در سفرههای مردم خواهیم دید.
اما اگر این پیشنویس در نشست آتی تصویب شود – که محتمل است – اثرات آن فراتر از حوزه فنی خواهد بود و میتواند موج جدیدی از بحرانها را ایجاد کند.
در گام نخست، تهران احتمالا تلاش میکند تا همکاری با آژانس را بیش از گذشته محدودتر کرده که این امر به طور قطع منجر به تداوم چرخهای از اتهامات متقابل آژانس و ایران، و ورود بیشتر اروپا و آمریکا به پرونده هستهای خواهد شد.
در مجموع، تصویب این پیشنویس میتواند یک “نقطه بدون بازگشت” در روابط ایران و غرب ایجاد کند، مگر اینکه دیپلماسی فوری (مانند میانجیگران کشورهای ثالث) مداخله کنند و یا برخلاف رویه گذشته، تصمیمگیران و تصمیمسازان سیاست خارجی جمهوری اسلامی، با درک شرایط بحرانی غیرقابل انکار، طرحی تازه ارائه دهند.
حال این پرسش مطرح میشود که آیا وزارت خارجه، به عنوان پرچمدار اصلی سیاست خارجی کشور، چنین پتانسیلی را دارد؟
شاید پاسخ این پرسش را بتوان در گفتگوی اخیر علیاکبر صالحی، وزیر اسبق امور خارجه و رئیس سابق سازمان انرژی اتمی در گفتوگو با یکی از نشریات داخلی یافت که گفته بود: در این دورهگذار به نظم نوین جهانی ـ نظمی که در آن رقابت قدرتها، گذارهای ژئوپلیتیک و شکلگیری بلوکهای جدید با سرعتی بیسابقه در جریان است ـ تقویت وزارت امور خارجه ضرورتی راهبردی است. تنها یک دستگاه دیپلماسی توانمند، تحلیلمحور و هماهنگ میتواند این تغییرات پرشتاب را به فرصتهای واقعی برای امنیت و توسعه ملی تبدیل کند.
وی افزود: در نظام سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، بهجای آنکه فرآیند سیاستگذاری بر محور استنباط واقعیتها و راهبردهای کلان (policy-oriented) استوار باشد، نوعی رویکرد دیپلماسیمحور (diplomacy-oriented) غلبه یافته است. بدین معنا که بهجای تمرکز بر مسائل واقعی و مبتلابه (pressing issues) که نیازمند تحلیل عمیق و ارائه راهحلهای اجراییاند، تأکید بر مواضع ثابت سیاسی و راه حلهای روتین جایگزین شده و در نتیجه، مسائل عینی مهم و جاری به حاشیه رانده میشوند.
صالحی در ادامه تاکید کرد: این رویکرد، سیاست خارجی را از پویایی و انطباق لازم برای مواجهه با چالشهای ژئوپلیتیکی محروم میسازد و در نهایت، خطر انزوای استراتژیک ایران را در پی دارد.