اختصاصی گروه اجتماعی/ ماهور ایرانی
هنوز بوی دود و خاکستر از ارتفاعات صعبالعبور جنگلهای «الیت» در مازندران به مشام میرسد؛ دودی که نه فقط حاصل سوختن تنههای کهنسال راش و بلوط، بلکه حاصل سوختن «منطق» و «انصاف» در راهروهای بهارستان است. در حالی که افکار عمومی منتظر بود تا مجلس شورای اسلامی با ابزارهای نظارتی خود، مرهمی بر زخمهای ناسور طبیعت ایران بگذارد و با تصویب بودجههای حیاتی برای تجهیزات اطفای حریق، از تکرار فجایع جلوگیری کند، کمیسیون امور داخلی و شوراهای مجلس با انتشار گزارشی درباره آتشسوزی جنگلهای الیت، شاهکار جدیدی از «تناقض» و «ناآگاهی» را به نمایش گذاشت.
این گزارش که در شماره ۵۴ مورخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴ منتشر شد، به جای آنکه یقه مسئولان را بابت کمبود بالگرد و تجهیزات بگیرد، انگشت اتهام را به سمت سازمان حفاظت محیط زیست و مدافعان طبیعت نشانه رفته و آنها را به دلیل «عدم صدور مجوز برای جمعآوری درختان شکسته و افتاده» مقصر قلمداد کرده است! این گزاره، نه یک نقد کارشناسی، بلکه شلیک تیر خلاص به پیکر نیمهجان مدیریت علمی جنگلهاست؛ شلیکی که از تفنگ کسانی خارج شده که خودشان چند ماه پیش،قانون ممنوعیت این کار را امضا کردهاند.
گزارش کمیسیون شوراها با ادبیاتی که بوی «پروندهسازی» میدهد، مدعی شده است که انفعال سازمان محیطزیست و مخالفت با پاکسازی جنگل از درختان خشک، عامل گسترش آتش بوده است. این ادعا آنچنان عجیب و دور از واقعیتهای علمی بود که صدای حمید ظهرابی، معاون محیطزیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست را درآورد.
ظهرابی با صدایی که لرزش خشم و بغض در آن هویدا بود، این گزارش را مصداق بارز «ظلم به محیطبانان» دانست. او فریاد میزند که محیطبانان با دستان خالی،با قمقمههای آب و بیل، در شیبهای ۷۰ درجه الیت به دل آتش زدند تا میراث هیرکانی نسوزد. اما حالا در پایتخت، زیر باد خنک کولرهای گازی مجلس، کسانی برای آنها حکم «ترک فعل» صادر میکنند که شاید حتی یک بار هم مسیرسنگلاخی جنگلهای شمال را پیاده طی نکردهاند.
ظهرابی میگوید: «این ظلم است که محیطبان هم در آتش بسوزد و هم در گزارشهای سیاسی مقصر شناخته شود. نسبت دادن آتشسوزی به وجود درختان افتاده، یک حرف کاملاً غیرعلمی است و ما زیر بار اقدام غیرعلمی نمیرویم.»
اما درد اصلی فقط بیانصافی نیست؛ درد اصلی «ناآگاهی» است. نمایندگان ظاهراً فراموش کردهاند که وظیفه محیطبان، حفاظت از اکوسیستم است، نه تبدیل جنگل به پارکشهریِ تمیز و جارو شده برای خوشایند پیمانکاران چوب! اوج فاجعه و کمدیِ تلخِ ماجرا اینجاست، نویسندگان این گزارش در کمیسیون شوراها، سازمان محیطزیست را بابت اجرای دقیق قانونی توبیخ کردهاند که خودِ مجلس شورای اسلامی آن را تصویب کرده است!
به نظر میرسد نمایندگان مجلس نیاز به یک دوره فشرده بازخوانی مصوبات خود دارند. در قانون برنامه هفتم پیشرفت (ماده ۳۶)، مجلس با سروصدای فراوان و با ادعای حفاظت از جنگلهای هیرکانی، هرگونه بهرهبرداری تجاری و برداشت چوب از جنگلهای شمال (تحت عنوان طرح تنفس) را ممنوع کرده است. این قانون صراحتاً تاکید دارد که درختان شکسته و افتاده بخشی از چرخه اکولوژیک جنگل هستند؛ آنها باید بمانند تا به خاک تبدیل شوند، رطوبت را حفظ کنند و حیات میکروارگانیسمها را تضمین کنند.
حال چگونه ممکن است نهادی که وظیفه «قانونگذاری» دارد، دستگاه اجرایی را بابت «اجرای قانون» محاکمه کند؟ این یک پارادوکس شرمآور است؛ مجلس در صحن علنی تصویب میکند «به درختان شکسته دست نزنید تا جنگل تنفس کند و مافیای چوب به بهانه جمعآوری چوب خشک، درختان زنده را قطع نکند. از طرف دیگر مجلس در کمیسیون شوراها گزارش میدهد: «چرا درختان شکسته را برنداشتید تا آتش نگیرد؟ شما مقصرید!»
این رفتار نشان میدهد که یا نمایندگان از مصوبات کمیسیونهای تخصصی دیگر (مانند کمیسیون کشاورزی و منابع طبیعی) و صحن علنی بیخبرند، و یا اینکه ماجرا پیچیدهتر از یک فراموشی ساده است. آیا فشارهای پشت پردهای در کار است؟
به نظر میرسد گزارش کمیسیون شوراها، اسم رمزِ «شکستن طرح تنفس جنگل» است. سالهاست که سوداگران چوب و کارخانههای نئوپان و سلولزی که خوراک چوبیشان قطع شده، با توسل به بهانههایی مثل «بهداشت جنگل» و «جلوگیری از آتشسوزی» سعی دارند راه را برای ورود ماشینآلات سنگین به قلب جنگلهای بکر باز کنند.
ادعای اینکه «چوبهای افتاده عامل آتشسوزی هستند»، یک دروغ بزرگ علمی است که سالهاست توسط اکولوژیستها رد شده است. برعکس، تنه درختان افتاده با حفظ رطوبت مانند اسفنج عمل کرده و سرعت حرکت آتش را در کف جنگل کند میکنند.
آنچه باعث آتشسوزی میشود، نه درختان مرده، بلکه «انسانهای زنده» و بیمبالاتی هستند که یا سهواً و یا عمداً (برای تغییر کاربری اراضی) جنگل را به آتش میکشند.
حمید ظهرابی دقیقاً به همین نکته اشاره دارد؛ اینکه نباید با آدرس غلط دادن، زمینه را برای غارت قانونی جنگل فراهم کرد. اگر امروز مجلس به بهانه آتشسوزی،مجوز برداشت درختان شکسته را صادر کند (یا دستگاهها را بابت عدم برداشت توبیخ کند)، فردا هزاران کامیون وارد جنگل میشوند و در کنار هر درخت شکسته، دهها درخت سالم و ایستاده نیز به بهانه «مزاحمت» یا «احتمال سقوط» قطع خواهند شد. این سناریویی است که محیطزیست ایران بارها آن را تجربه کرده است.
اما سوال اصلی آن است که چرا مجلس چنین گزارشی میدهد؟ پاسخ ساده است: فرار رو به جلو. مجلس شورای اسلامی مسئول مستقیم تصویب بودجه است. سالهاست که سازمان حفاظت محیطزیست و سازمان منابع طبیعی فریاد میزنندکه برای حفاظت از میلیونها هکتار جنگل، به بالگردهای اختصاصی، هواپیماهای آبپاش مدرن، سنسورهای حرارتی و پهپادهای پایشگر نیاز دارند. سالهاست که درخواست میشود حقوق و مزایای محیطبانان که در حد خط فقر است، افزایش یابد.
اما خروجی مجلس چه بوده است؟ بودجههای قطرهچکانی که حتی کفاف بنزین خودروهای گشتزنی را نمیدهد. وقتی آتش الیت زبانه کشید، باز هم محیطبانان چشمانتظار بالگردهایی بودند که باید از ارتش یا سپاه قرض گرفته میشد و به دلیل بروکراسی اداری یا نقص فنی، با تاخیر میرسیدند.
حالا نمایندگان به جای پاسخگویی درباره اینکه چرا بودجه خرید تجهیزات اطفای حریق را تامین نکردهاند، با نوشتن یک گزارش سیاسی، توپ را به زمین محیطبانان میاندازند. متهم کردن محیطزیست به خاطر «وجود چوب خشک در جنگل»، مثل این است که شهرداری را بابت وجود آسفالت در خیابان (که باعث گرم شدن شهر میشود) توبیخ کنیم! چوب خشک، ذات جنگل است؛ اما نبود بالگرد، ذات بیتدبیری مدیریتی است.
گزارش کمیسیون امور شوراها درباره آتشسوزی الیت، سندی ماندگار از «سیاستزدگی» در برخورد با محیطزیست است. این گزارش نه تنها باری از دوش جنگلهای هیرکانی برنداشت، بلکه اعتماد عمومی به نهاد قانونگذاری را نیزخاکستر کرد.
محیطبانان و کارشناسان سازمان حفاظت محیطزیست امروز حق دارند احساس کنند که از پشت خنجر خوردهاند. آنها در حالی که دقیقاً طبق قانون مصوب مجلس (ممنوعیت برداشت چوب) عمل کردهاند و جانشان را در برابر آتش سپر کردهاند، حالا باید در برابر دوربینها بایستند و پاسخگوی اتهامات واهیِ «ترک فعل» باشند.
آقایان نماینده! جنگل الیت سوخت و تمام شد، اما این گزارش شما به عنوان لکهای تاریک در کارنامه نظارتی مجلس یازدهم و دوازدهم باقی خواهد ماند. پیشنهاد میکنیم قبل از نگارش گزارش بعدی، زحمت کشیده و یک دور قوانین مصوب همین دوره مجلس را مرور کنید.
محیطزیست ایران دیگر تاب و توانِ آزمون و خطای نمایندگانی را ندارد که صبح قانون حفاظت تصویب میکنند و عصر، مجریان قانون را به دلیل حفاظت، تنبیه میکنند. اگر واقعاً دلسوز الیت هستید، به جای باز کردن پای پیمانکاران چوب به جنگل، بودجه یگان حفاظت را امضا کنید. بگذارید درختان افتاده همانجا که هستند بمانند؛ آنها در مرگشان هم بیشتر از برخی گزارشهای زنده، به نفع طبیعت عمل میکنند.