اختصاصی اجتماعی/ رها صدیق
در روزهایی که تهران هر صبح با شتاب و اضطراب شروع میشود و هر شب با خستگی مفرط به پایان میرسد، پدیدهای عجیب اما شاید قابل انتظار در پایتخت ظهور کرده است: «وانت خواب». سرویسی که در نگاه نخست خندهدار یا عجیب بهنظر میرسد، اما اگر کمی دقیقتر شویم، نشانهای روشن از شرایط دشوار زندگی بخش بزرگی از مردم است؛ نشانهای که فریاد میزند شهروندان تا چه اندازه درگیر خستگی، فشار اقتصادی و بحران زمان شدهاند.
سرویسی برای خواب از دست رفته «وانت خواب» درست همان کاری را میکند که از نامش برمیآید: با یک تماس، وانت مخصوصی به محل شما میآید، بخش عقب آن تختی ساده اما تمیز دارد و شما میتوانید در مسیر تا مقصد یا حتی برای ساعتی در همان محل، استراحت کنید. راننده شما را بیدار میکند و دوباره زندگی به جریان میافتد. اما پرسش اساسی اینجاست: چرا در شهری مثل تهران، مردم به جایی رسیدهاند که برای خوابیدن نیاز به سرویس سیار دارند؟ پشت این پدیده، تنها خلاقیت یک کسبوکار یا شوخی با زندگی شهری نیست؛ پشت آن بحرانی عمیقتر نهفته است، بحرانی که نامش «خستگی مزمن» و «فشار اقتصادی» است.
خستگی در شهری که لحظهای مکث ندارد تهران سالهاست در فهرست شهرهای پرتنش جهان قرار دارد. رفتوآمدهای طولانی، ترافیکهای سنگین، آلودگی هوا، شلوغی، کمبود فضای سبز و نبود زیرساخت کافی برای زندگی سالم، موجب شده است که شهروندان دائماً روی لبهٔ فرسودگی حرکت کنند. در چنین شرایطی، بسیاری از مردم به دلیل ترافیک روزانه بین ۲ تا ۴ ساعت در مسیر رفتوآمد هستند.
وقتی این زمان طولانی را کنار ساعتهای کاری فشرده بگذاریم، کاملاً طبیعی است که افراد زمانی برای استراحت واقعی پیدا نمیکنند. بسیاری از کارگران، کارکنان خدماتی، رانندگان، پرسنل فروشگاهها، و حتی کارمندان بخش خصوصی مجبورند شیفتهای پشتسرهم کار کنند تا بتوانند از پس هزینههای زندگی برآیند و اینجاست که پدیده «وانت خواب» معنا پیدا میکند: سرویسی که بهجای رفاه، جای خالی رفاه را پر میکند.
هیچکس از روی دلخوشی در وانت نمیخوابد شاید برخی در نگاه اول بخندند یا با تمسخر از این سرویس یاد کنند، اما حقیقت آن است که «وانت خواب» بیشتر از هر چیز، روایتی تلخ از وضعیت معیشتی مردم است. کسی از سر خوشی یا تفریح تصمیم نمیگیرد در پشت یک وانت بخوابد؛ آنهم در شهری که فضای خصوصی، امنیت و آرامش، ارزشهایی حیاتیاند. مشتریان این سرویس چه کسانی هستند؟ کارگرانی که بعد از شیفت سنگین شب، باید سر کار دوم برسند. رانندگانی که برای حفظ جان خود و دیگران باید چرتی کوتاه بزنند. افرادی که توان مالی رزرو هتل یا حتی خوابگاه چندساعته ندارند.
کارمندانی که برای فرار از فرسودگی، نیاز به مکثی کوتاه بین دو فعالیت دارند. این تصویر، از جامعهای سخن میگوید که زمان استراحت به کالایی لوکس تبدیل شده؛ کالایی که حالا حتی روی چرخهای یک وانت هم عرضه میشود. گرانی اجارهخانه؛ موتور تولید خستگی شهری یکی از مهمترین دلایل ظهور چنین پدیدههایی، بحران مسکن و گرانی اجارههاست. افزایش شدید قیمتها باعث شده بسیاری از خانوادهها به مناطق بسیار دورتر از محل کار خود نقل مکان کنند.
خانههای کوچکتر، در محلههایی دورتر و با کیفیت پایینتر، تبدیل به تنها گزینهٔ قابل انتخاب شده است. وقتی کارگری که در مرکز شهر کار میکند، مجبور است در شهریار یا پرند خانه اجاره کند؛ وقتی پرستاری که شیفتهای طولانی دارد باید هر روز از کرج رفتوآمد کند؛ وقتی کارمند ادارهای در شرق تهران مجبور است در جنوبغربی شهر زندگی کند، نتیجه چیزی جز خستگی دائمی نیست. این خستگی تنها فیزیکی نیست؛ بلکه روانی است.
وقتی فرد ساعت ۵ صبح بیدار میشود، دو ساعت در مسیر میماند، ۱۰ ساعت کار میکند و دوباره همان مسیر طاقتفرسا را میگذراند، طبیعی است که زمان خواب به چیزی تبدیل شود که باید برای آن هزینه کرد. «وانت خواب» عملاً تبدیل شده به مکانی برای استراحت کسانی که حتی خانهشان هم امکان آرامش به آنها نمیدهد. پدیدهای که ساختار خرابشدهٔ زندگی انسانی را فاش میکند اینکه در پایتخت ۹ میلیونی ایران، سرویسی برای «خوابیدن در وانت» مورد استقبال قرار میگیرد، نه نشانهٔ پیشرفت تکنولوژی است و نه یک سرگرمی شهری؛ بلکه هشداری جدی است دربارهٔ کیفیت زندگی. مشکلاتی که ظهور چنین پدیدهای را توضیح میدهد، کاملاً روشن است. اولا فشار اقتصادی و تورم افسارگسیخته زیرا مردم مجبورند چند شیفت کار کنند، و شیفتهای پشتسرهم یعنی خواب کمتر. دوما، فاصلهٔ زیاد بین محل کار و زندگی، بخش عمدهای از زمان روزانه را میبلعد. در ثانی فقدان فضاهای عمومی برای استراحت، چرا که در تهران مکان امن، ارزان و تمیزی برای چند ساعت خواب وجود ندارد جز خستگی مزمن و فرسودگی اجتماعی.
جامعهای که پیوسته زیر فشار است، ناچار به اختراع راههای موقت برای زنده ماندن میشود. آیا سرویس «وانت خواب» ایمن است؟ در کنار استقبال برخی شهروندان، دغدغههای جدی نیز وجود دارد، وضعیت ایمنی و بهداشتی خودروها، نظارت قانونی، امکان سوءاستفاده و نبود استاندارد مشخص برای ارائهٔ چنین خدماتی است. اما واقعیت آن است که تقاضا چنان بالاست که حتی با وجود خطرها، مردم به آن نیاز دارند. این همان نکتهٔ مهمی است که کارشناسان اجتماعی بارها دربارهاش هشدار دادهاند، وقتی نیازهای اولیهٔ انسان تأمین نشود، خدمات غیررسمی و گاه پرخطر جای آن را میگیرند.
تهران امروز؛ شهری که مردم در آن دنبال جایی برای نفس کشیدن هستند، وانت خواب یک نشانه است؛ نشانهای از اینکه مردم تهران، زیربار مشکلات اقتصادی، ساعتهای کاری طولانی، هزینههای سنگین، و رفتوآمدهای طاقتفرسا، به مرحلهای رسیدهاند که حتی یک چرت کوتاه هم برایشان تبدیل به امتیازی کمیاب شده است. این پدیده، شاید برای برخی خندهدار باشد، اما برای بسیاری دیگر تنها فرصتی است برای چند دقیقه مکث، چند دقیقه آرامش، چند دقیقه زندگی و اگر شهری مردمش را به جایی برساند که در پشت یک وانت بخوابند، یعنی باید نگرانتر از همیشه بود.
نسبت به کیفیت زندگی، نسبت به عدالت اجتماعی، و نسبت به آیندهٔ شهری که هر روز بیشتر خسته میشود. پدیدهای عجیب، اما کاملاً قابل پیشبینی وانت خواب اگر چه در ظاهر یک کسبوکار عجیب است، اما در حقیقت بازتابی از واقعیت پنهان زیر پوست تهران است؛ واقعیتی که در آن مردم فرصت و توان استراحت مناسب ندارند و بحرانهای اقتصادی و اجتماعی آنقدر عمیق شدهاند که خوابیدن در یک وانت، به گزینهای قابل قبول تبدیل شده است. تا زمانی که مسکن قابلدسترسی، درآمد کافی، مسیرهای حملونقل استاندارد و فرصت استراحت سالم برای مردم فراهم نشود، چنین پدیدههایی نهتنها از بین نمیرفتند، بلکه گستردهتر نیز خواهند شد.