تصور کنید سر سفره نشستهاید و کسی به زور از شما پول غذایی را میگیرد که نه دوستش دارید و نه قرار است بخورید. طبق بررسیهای بودجه، سهم هر خانواده ایرانی از هزینههای صداوسیما سالانه حدود ۳۸۵ میلیون تومان برآورد شده است؛ این یعنی پولی که میتوانست صرف زندگی شود، خرجِ یک صندلی خالی در سینمای بدون فیلم است که به زور به ما فروختهاند!
عجیب است اما باید بدانید در ۱۳ سال گذشته، در حالی که سفرههای ما آب رفته و تورم قدرت خرید مردم را بلعیده، بودجهی صداوسیما ۳۴۰۰ درصد بیشتر شده است! گویی ما سهامدارانِ زیاندیدهی شرکتی هستیم که مدیرانش فقط بلدند بودجه بگیرند و در عوض، تکرار و دلزدگی تحویلمان دهند.
غمانگیز است که در این اوضاع اقتصادی، باید هزینهی تریبونی را بدهیم که طبق آمارها تنها حدود ۱۱درصد مخاطب دارد و صدایش شبیه ما نیست. بودجهاش معادل مجموع اعتبارات چندین وزارتخانه کلیدی مثل وزارت امور خارجه و میراث فرهنگی است، اما خروجیاش هیچ شباهتی به نیازهای ما ندارد. کاش حداقل گزینهای بود برای لغو اشتراک که بگوید: «ممنون، من این هزینه را برای زندگی خودم لازم دارم!»