خانه جامعه تهران دیگر آلوده نیست، بیمار است/ مرگ تدریجی ایرانی ها

هم وطن بررسی می کند

تهران دیگر آلوده نیست، بیمار است/ مرگ تدریجی ایرانی ها

«عجب هوای افتضاحی!» این جمله دیگر نه گلایه است و نه تعجب؛ تبدیل شده به ورد روزانه‌ ما. هر صبح که چشم باز می‌کنیم و کودکان را برای مدرسه و خودمان را برای کار آماده می‌کنیم، تنها چیزی که پشت پنجره می‌بینیم یک شهر خفه و یک آسمان بی‌جان است؛ آسمانی که نه ابری دارد، نه بارانی، و نه امیدی برای تنفس. سال‌هاست تهران از تنفس طبیعی محروم است و حاکمیت همچنان با تعطیلی ها بی وقفه صورت مسئله را پاک می‌کند. 

اختصاصی هموطن؛ گروه اجتماعی/ رها صدیق

«عجب هوای افتضاحی!» این جمله دیگر نه گلایه است و نه تعجب؛ تبدیل شده به ورد روزانه‌ ما. هر صبح که چشم باز می‌کنیم و کودکان را برای مدرسه و خودمان را برای کار آماده می‌کنیم، تنها چیزی که پشت پنجره می‌بینیم یک شهر خفه و یک آسمان بی‌جان است؛ آسمانی که نه ابری دارد، نه بارانی، و نه امیدی برای تنفس. سال‌هاست تهران از تنفس طبیعی محروم است و حاکمیت همچنان با تعطیلی ها بی وقفه صورت مسئله را پاک می‌کند.

هوای آلوده‌ای که روی سر تهران می‌چرخد، دیگر یک هشدار نیست؛ یک «بیماری مزمن» شهری است. در روزهایی که هوای پایتخت برای همه گروه‌ها ناسالم می‌شود، تنفس هر شهروند از کودک تا سالمند معادل ۳ تا ۷ نخ سیگار است. وزارت بهداشت هیچ‌گاه آمار واقعی بستری‌ها و مرگ‌ومیر ناشی از آلودگی هوا را منتشر نمی‌کند، اما پژوهش‌های مستقل تخمین می‌زنند که سالانه بیش از ۵۸ هزار نفر در ایران قربانی آلودگی هوا می‌شوند؛ یعنی ۸۰مرگ از هر ۱۰۰ هزار نفر رقمی بالاتر از میانگین جهانی، و دو برابر مرگ‌ومیر ناشی از تصادفات جاده‌ای. 

با وجود این اعداد تکان‌دهنده، سیاست‌گذاری در ایران همچنان اسیر تعارفات اداری، تصمیمات مقطعی، و انکار خسارت‌های واقعی است؛ خسارتی که فقط در بخش درمان، ۱۲ میلیارد دلار صرف دارو و مراقبت‌های پزشکی مرتبط با آلودگی هوا می‌شود. در تهران نیز تنها در آبان ماه، ۲۱ روز هوای ناسالم برای گروه‌های حساس ثبت شده است؛ آماری که اگر در هر کشور دیگری ثبت می‌شد کابینه‌ها را به حالت فوق‌العاده می‌برد. حتی با اینکه دیشب شاخص آلودگی تهران و چندین شهر دیگر از مرز ناسالم برای همه گروه‌ها عبور کرده بود؛ یعنی نه فقط کودکان و سالمندان، بلکه همه شهروندان در معرض آسیب‌های مستقیم تنفسی قرار دارند، اما مدارس تهران تعطیل نشد. 

این در حالی است که بیمارستان‌های سطح شهر از افزایش مراجعات بیماران با علائم سرفه‌های شدید، تنگی نفس، سردردهای مداوم و تحریک چشم‌ها خبر می‌دهند. پزشکان می‌گویند که این علائم مختص سالمندان نیست و «هر سنی» را درگیر می‌کند. انتقاد اصلی شهروندان به «مدیریت واکنشی» است؛ این‌که هر سال تا آلودگی شدید می‌شود، نگاه‌ها به آسمان دوخته می‌شود و منتظر می‌مانیم باد یا باران بیاید تا «مشکل» حل شود! این در حالی است که در کشورهای توسعه‌یافته، آلودگی هوا یک بحران امنیتی و بهداشتی محسوب می‌شود و با کوچک‌ترین افزایش شاخص، محدودیت‌های فوری اعمال می‌شود؛ نه اینکه تمام امیدها به یک ابر باران‌زا بسته شود. 

به عقیده برخی کارشناسان محیط‌ زیست مدیریت آلودگی یعنی کاهش تولید آلاینده‌ها، نه مدیریت باد و باران. زیرا تا وقتی صنعتی آلاینده تعطیل نشود، خودرو فرسوده از رده خارج و بنزین استاندارد تأمین نشود، هیچ معجزه‌ای رخ نخواهد داد. چراکه یکی از عوامل آلودگی هوای تهران و به خصوص اراک مازوت سوزی نیروگاه هاست. 

همچنین به تعبیری احساس سوزش در بینی و گلو، مشکلات تنفسی، درد قفسه‌ سینه، افزایش احتمال بیماری‌های قلبی و قرمزی چشم، از جمله عوارض هستند قرار گرفتن در معرض گوگرد هستند. تعطیلی 36 شهر از 7 استان کشور طبق معمول تنها راهکاری که به ذهن مسوولان میرسد، تعطیلی است، اما همین موضوع هم به درستی اجرا نمی کنند. بر‌اساس تصمیم کارگروه اضطرار آلودگی هوای استان تهران، فعالیت تمام مهد‌های کودک و پیش‌دبستانی‌های استان تهران به‌جز فیروزکوه از شنبه اول آذر تا چهارشنبه پنجم آذر تعطیل است و طرح زوج و فرد شهر تهران از در منزل اجرا می‌شود. همچنین فروش مجوز روزانه طرح ترافیک توسط شهرداری ممنوع شد. این کارگروه همچنین مقرر کرد‌ کارمندان دارای بیماری زمینه‌ای‌ و تنفسی و قلبی و زنان باردار و دارای کودک خردسال با ارائه مستندات و هماهنگی می‌توانند از دورکاری استفاده کنند. 

بر این اساس، شهرهای اراک، ساوه، شازند و چند روستا در استان مرکزی، شهرهای اهواز، کارون، باوی، حمیدیه، شوشتر، دشت آزادگان و بندر ماهشهر در استان خوزستان، شهرهای تبریز، اسکو و بناب در آذریابجان شرقی، ارومیه در آذربایجان غربی، شهرهای مشهد، تبادکان، تربت‌حیدریه، نیشابور و تربت‌جام در استان خراسان و تمامی مهدکودک‌ها و پیش‌دبستانی‌های استان تهران به‌جز فیروزکوه در روزهای شنبه و یکشنبه تعطیل شدند. اما کودکان تهرانی گویا آبشوش دارند، زیرا تا لحظه نگارش این گزارش خبری از تعطیلی مدارس نبوده است. دانش‌آموزان؛ قربانیان خاموش این بحران در شرایطی که شاخص آلودگی به وضعیت خطرناک رسیده، خانواده‌ها انتظار داشتند مدارس برای حفظ سلامت دانش‌آموزان تعطیل شده یا آموزش مجازی فعال شود. با وجود زیرساخت‌هایی مثل «شاد»، هنوز هم بسیاری از استان‌ها و به‌ویژه تهران تصمیم به تعطیلی کلاس‌ها نمی‌گیرند؛ تصمیمی که با توجه به شیوع انفولانزا و گزارش‌های رسمی درباره افزایش چشمگیر آن، نگرانی والدین را چند برابر کرده است.

کلاس‌های درس با پنجره‌های بسته، ازدحام دانش‌آموزان و گردش ویروس‌ها در فضای محدود، ترکیبی است که همه متخصصان آن را «خطرناک» توصیف می‌کنند. بسیاری از والدین می‌پرسند:«به‌جای اصرار بر حضور فیزیکی، چرا از آموزش آنلاین استفاده نمی‌شود؟» مادرِ دانش‌آموزی به خبرنگار ما می‌گوید: آنفولانزا بیداد کرده؛ از اون‌ور هم هوا سمی شده. معلوم نیست چرا مدرسه‌ها رو تعطیل نمی‌کنن! مگر سلامتی بچه‌ها مهم نیست؟» معضل دوگانه برای مادران شاغل: سلامت کودک یا حفظ شغل؟ این بحران، برای مادران شاغل به یک معضل دوگانه تبدیل شده است. 

وقتی مهدکودک و پیش‌دبستانی به دلیل آلودگی تعطیل می‌شود، آنها در برابر یک انتخاب دشوار قرار می‌گیرند: سلامت کودکشان یا حفظ شغل و درآمد خانواده؟ یک مادر شاغل که در یک شرکت خصوصی کار می‌کند، می‌پرسد: «دقیقاً تکلیف ما چیست؟ اگر به خاطر مراقبت از کودکم در روزهای تعطیل غیرمنتظره، مرخصی بگیرم، با کسر حقوق و تهدید اخراج مواجه می‌شوم. اگر کودک را با خودم سر کار ببرم، هم قوانین اجازه نمی‌دهد و هم که محیط کار برای یک کودک آلوده و پراسترس است. اگر هم او را در خانه تنها بگذارم، دغدغه ایمنی و سلامت روانش را دارم.» این وضعیت، بار روانی و اقتصادی سنگینی را به دوش مادران می‌گذارد و نشان می‌دهد که تعطیلی‌های ضرب‌الاجلی، بدون در نظر گرفتن تمهیدات حمایتی برای خانواده‌ها، تنها مشکل را جابه‌جا می‌کند. 

چرا پیش از صدور دستور تعطیلی، راهکاری برای “مراقبت از کودک” یا “حمایت از والدین شاغل” ارائه نمی‌شود؟ نسل بعدی نیز بهای ناکارآمدی را می‌پردازند! یکی از بخش‌هایی که در سیاست‌گذاری ایران کمتر از همه دیده شده، آسیب‌های آلودگی هوا بر مادران باردار و جنین است. تحقیقات جهانی و شواهد داخلی نشان می‌دهد، تنفس در هوای آلوده برای مادران باردار با افزایش خطر تولد نارس مواجه می شوند. همچنین ذرات ریز آلاینده توانایی عبور از سد خونی جفت را دارند و می‌توانند جریان خون جنین را مختل کنند. نتیجه آن، تولد پیش از موعد، وزن کم هنگام تولد، مشکلات تنفسی و تکاملی است. آلودگی هوا التهاب سیستمیک ایجاد می‌کند و این التهاب می‌تواند منجر به محدودیت رشد داخل رحمی شود. قرار گرفتن مادر در معرض PM2.5 و ترکیبات اکسید نیتروژن، با اختلال در رشد قلب و سیستم عصبی جنین ارتباط مستقیم دارد. این در حالی است که به گفته برخی از متخصصان زنان در سال های اخیر تولد نوزادان با مشکلات قلبی و ریوی به شدت افزایش پیدا کرده است اما حاکمیت هیچگاه آمار شفافی در این باره ارائه نکرده است. 

شمیم یکی از مادرانی است که اخیرا فرزندش درگیر این موضوع شده است، او به خبرنگار هموطن می گوید:« پسر 4 ساله ای من بارها از درد قفسه سینه شکایت می کرد و مدام تنگی نفس داشت. ما وقتی به دکتر مراجعه کردیم متوجه شدیم قلب او به دلیل تنفس در هوای آلوده دچار مشکل شده است اما هنگام زایمان دکتر چیزی به ما نگفته است. این پنهان کاری ها تاوان سنگینی برای ما داشت. پسرم در 4 سالگی تجربه جراحی قلب را کسب کرد و هر امروزه نیز به دلیل هوای بد تهران ناچارا از آنجا مهاجرت کردیم به گیلان که اکنون آلودگی هوا هم به اینجا رسیده است. در حال حاصر هیچ کجای ایران هوای خوبی ندارد. » تهران؛ شهری که دیگر حتی رحم مادر هم از دود در امان نیست در این بحران نباید تاثیر تنفس در چنین هوای بر جنین را فراموش کرد. 

زیرا آلودگی هوا از سطح خیابان‌ها، از ریه‌ انسان‌ها، از کلاس‌های درس، از اتاق‌های بیمارستان، عبور کرده و حالا به جایی رسیده که حتی تصورش هم دردناک است: داخل رحم مادر. در مطب یک متخصص زنان که این روزها مملو از مادران باردار است، دکتر با لحنی بی‌سابقه عصبانی است. خودش می‌گوید که سال‌هاست عادت کرده به شرایط سخت، اما چیزی که در چند سال اخیر می‌بیند «واقعاً ترسناک» است. او به خبرنگار هموطن می‌گوید: «وقتی مازوت می‌سوزانند، ذراتی تولید می‌شود که از دیواره رحم عبور می‌کند. جنین هنوز نفس نکشیده، اما ریه‌اش پر از ذرات سمی شده.» او توضیح می‌دهد که ریزذرات PM2.5 وارد خون مادر می‌شوند، به جفت می‌رسند، اکسیژن‌رسانی را مختل می‌کنند و در نهایت رشد جنین را به خطر می‌اندازند. آمارهای جهانی می‌گویند ارتباط مستقیمی میان آلودگی هوا و تولد زودرس، کاهش وزن نوزاد، ناهنجاری‌های قلبی، اختلال رشد مغزی و افزایش احتمال اوتیسم وجود دارد. دکتر با صراحت می‌گوید: «ما حالا نوزادانی را می‌بینیم که وضعیت ریه‌شان شبیه نوزاد مادران سیگاری است، درحالی‌که مادر اصلاً سیگار نمی‌کشد—فقط در تهران زندگی می‌کند.» وقتی صحبت به مازوت‌سوزی می‌رسد، عصبانیتش شکل دیگری می‌گیرد: «مازوت اضطراری نیست. مازوت یک انتخاب است. انتخابی که می‌دانیم چه بلایی می‌آورد. مازوت سوخت کارخانه نیست، سوخت کشتار جمعی است.»

به‌گفته او، گوگرد موجود در مازوت در بدن مادر به سولفات تبدیل می‌شود و به‌صورت مستقیم به جفت آسیب می‌زند. فلزات سنگین مثل نیکل و وانادیوم از سد جفت عبور کرده و وارد جریان خون جنین می‌شوند. این فرایند شبیه همان چیزی است که در مادران سیگاری دیده می‌شود، اما با ترکیبات به‌مراتب سمی‌تر. وقتی از او پرسیدیم که توصیه‌اش به مادران چیست، پاسخ داد: «چه باید بگویم؟ بگویم از خانه بیرون نروید؟ نفس نکشید؟ ماسک بزنید؟ ماسک که جلوی این ذرات را نمی‌گیرد. مسئول ما هستیم که جلوی آلودگی را نمی‌گیریم. مادر باردار چه تقصیری دارد؟» همین‌جا مکث می‌کند و جمله‌ای می‌گوید که شاید تکان‌دهنده‌ترین جمله این مصاحبه باشد: «اگر مازوت‌سوزی ادامه پیدا کند، ما داریم یک نسل بیمار به دنیا می‌آوریم—نسلی که قبل از تولد مسموم شده.» پرونده مادرانی که مجبورند در اوج آلودگی به محل کار بروند، زنان بارداری که نه مرخصی ویژه دارند نه حمایت اجتماعی، کودکانی که در روزهای آلوده در حیاط بدون ماسک بازی می‌کنند، و جنین‌هایی که بدون حتی یک نفس سالم وارد دنیا می‌شوند، همه نشان می‌دهد که بحران آلودگی هوا فقط خیابان‌ها را خاکستری نکرده، بلکه آینده کشور را هم درگیر کرده است. مطب شلوغ‌تر شده. قبل از خداحافظی، دکتر یک جمله دیگر هم می‌گوید؛ جمله‌ای که شاید تیتر تمام این گزارش باشد: «اگر مازوت‌سوزی ادامه پیدا کند، نسل آینده قبل از تولد مسموم شده است. این فقط بحران زیست‌محیطی نیست؛ بحران جمعیتی است.» هزینه‌های درمانی؛ ۴ ٫ ۳ میلیارد دلار برای بیماری‌های تنفسی و قلبی آلودگی هوا، قاتل خاموشی است که روز به روز از ذخایر بهداشت و درمان کشور می‌کاهد. طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی، هزینه‌های درمانی ناشی از بیماری‌های تنفسی و قلبی در تهران به ۴ ٫ ۳ میلیارد دلار در سال می‌رسد. این رقم شامل درمان بیماری‌هایی چون آسم، برونشیت، سرطان ریه و بیماری‌های قلبی است.

محمد، یک ساکن تهران که مبتلا به آسم است، می‌گوید: «روزهایی که هوا آلوده است، حتی نمی‌توانم بیرون بروم. هزینه‌های درمانی برای داروها و ویزیت پزشک، فشار زیادی به خانواده‌ام وارد کرده است.» این هزینه‌ها در نهایت بر دوش دولت و خانوارها قرار می‌گیرد و تنها بر روی سلامت مردم اثر نمی‌گذارد، بلکه به‌طور مستقیم هزینه‌های عمومی را افزایش می‌دهد. بر اساس تحقیقات مجله پزشکی نیوانگلند، این آلودگی‌ها علاوه بر بیماری‌های تنفسی، هزینه‌های زیادی به سیستم بهداشت و درمان کشور تحمیل می‌کند که سالانه در حدود ۱۰۰ میلیون دلار برآورد می‌شود.  

غیبت شغلی و تحصیلی؛ ۳۰۰ میلیون دلار هزینه روزانه در نهایت در روزهای آلوده، تهران شاهد غیبت‌های شغلی و تحصیلی گسترده است. طبق آمارهای جدید، در هر روز آلوده، ۲ میلیون نفر در تهران از کار خود غیبت می‌کنند و این امر هزینه‌ای بالغ بر ۳۰۰ میلیون دلار به اقتصاد کشور وارد می‌آورد. این هزینه‌ها تنها محدود به غیبت از کار نیست. دلنیا، یک کارمند تهرانی می‌گوید: «در روزهایی که هوا آلوده است، من مجبورم از مرخصی استفاده کنم چون مشکلات تنفسی دارم. این مسئله نه تنها به‌سلامت من ضربه می‌زند، بلکه باعث می‌شود که بهره‌وری‌ام هم پایین بیاید.» کاهش ۳ تا ۶ درصدی قیمت مسکن به دلیل آلودگی هوا طبق گزارش‌ها، آلودگی هوا فقط به مشکلات بهداشتی و اجتماعی محدود نمی‌شود، بلکه بر بازار مسکن و اقتصاد شهری تهران نیز تأثیر گذاشته است. 

مطالعات نشان می‌دهند که افزایش آلاینده‌ها به میزان ۳ تا ۶ درصد از قیمت مسکن در تهران می‌کاهد. این کاهش قیمت در مناطق آلوده‌تری مانند جنوب و جنوب غربی تهران بیشتر مشاهده می‌شود. این کاهش قیمت مسکن در برخی از مناطق تهران می‌تواند به کاهش سرمایه‌گذاری‌ها و همچنین کاهش کیفیت زندگی در این مناطق منجر شود. این مسئله برای شهروندانی که در این مناطق زندگی می‌کنند، ضررهای مالی زیادی به همراه خواهد داشت. ۴۰درصد از طبقه ضعیف جامعه در مناطق آلوده زندگی می‌کنند آلودگی هوا در تهران باعث افزایش شکاف‌های اجتماعی و اقتصادی شده است. 

گروه‌های آسیب‌پذیر مانند کودکان، سالمندان و اقشار کم‌درآمد بیشترین آسیب را از آلودگی هوا می‌بینند. طبق گزارش سازمان محیط زیست ایران، ۴۰ درصد از جمعیت طبقه ضعیف تهران در مناطقی زندگی می‌کنند که کیفیت هوای آن‌ها از استانداردهای جهانی بسیار پایین‌تر است. این نابرابری‌ها باعث می‌شود که اقشار کم‌درآمد در معرض بیماری‌های بیشتری قرار گیرند و هزینه‌های درمانی بیشتری بر دوش آن‌ها گذاشته شود. برای مقابله با این بحران، نیاز است که دولت و سیاست‌گذاران از همین حالا وارد عمل شوند. سرمایه‌گذاری در حمل‌ونقل عمومی، استفاده از سوخت‌های پاک، تقویت قوانین محیط زیستی و ارتقاء آگاهی عمومی می‌تواند راهکارهایی باشد که نه تنها به بهبود وضعیت بهداشتی کمک می‌کند بلکه هزینه‌های اقتصادی ناشی از آلودگی هوا را نیز کاهش می‌دهد.

پیامدهای محیط ‌زیستی، اکوسیستم هم در حال خفگی است از سوی دیگر، آلودگی هوا اکوسیستم را نیز در سکوت از بین می‌برد. باران اسیدی، آلودگی خاک، تخریب آب‌های زیرزمینی، کاهش تنوع زیستی، مرگ تدریجی پرندگان و حیات‌وحش، و تضعیف جنگل‌ها تنها بخشی از تبعات آن است. محیط‌زیست ایران از جنگل‌های هیرکانی گرفته تا تالاب‌های خشک‌شده جنوب، در یک مسیر واحد قرار دارند؛ مسیر فرسودگی و مرگ. راه‌حل‌ها سال‌هاست که شناخته شده‌اند؛ از حذف مازوت‌سوزی تا نوسازی ناوگان حمل‌ونقل، از استانداردسازی خودرو تا تقویت حمل‌ونقل عمومی، از پایش شفاف آلودگی تا حمایت از مادران شاغل. اما راه‌حل‌ها روی کاغذ مانده‌اند و دود در هوا. 

تهران دیگر فقط «آلوده» نیست؛ بیمار است. و اگر این وضعیت ادامه داشته باشد، روزی خواهد رسید که کودکانی که امروز در رحم مادرند، فردا با ریه‌هایی متولد می‌شوند که از همان اول برای مبارزه ساخته شده‌اند—نه برای زندگی. این گزارش تنها یک هشدار نیست؛ یک اعتراف تلخ به وضعیتی است که همه ما در آن تنفس می‌کنیم.

آخرین اخبار ایران و جهان

پیشنهاد هم‌وطن