اظهارات بیپرده رئیسجمهور اگرچه تحسینبرانگیز است اما به محور انتقاداتی از سوی حامیان و همجناحیهایش و مخالفان دولت تبدیل شده است. اما این درحالی است که مخالفان دولت صداقت و اظهارات پزشکیان را به یک نوع عوامفریبی، به مثابه یک معاون اجرایی بیبرنامه در کشور سخن میگوید نه رئیسجمهوری با برنامه.
اعضای دیگر کابینه چهاردهم، با سکوت و عدم شفافسازی عملکردشان و ارائه راهحل در برابر بحران، توپ عملکردی را به گردن رئیس دولت چهاردهم میاندازند تا شخص رئیس دولت پشت هر تریبونی اظهارنظر و موضعگیری کند.
در سیاست، صداقت میتواند هم نقطه قوت باشد و هم پاشنه آشیل. صداقتی که این روزها گویا گریبان رئیس دولت چهاردهم را گرفته است و به یک نقطهضعف تبدیل شده است. خاصه آنکه در فضای رسانهای کشور، دو رویکرد کاملاً متفاوت نسبت به سخنان پزشکیان دیده میشود.
پزشکیان در مسیر دشواری گام برداشته است؛ مسیری میان صداقت و مسئولیت. او میخواهد با مردم صادق باشد، اما همزمان باید پاسخگوی انتظارات آنان نیز باشد. این تعادل، اگر حفظ شود، میتواند به نقطه عطفی در فرهنگ سیاسی کشور تبدیل شود. اما اگر دولتش همچنان در سطح گفتار باقی بماند و سکوت کابینه بدون ارائه راهحل ادامه یابد، این صداقت بهتدریج رنگ میبازد.