ایران در وضعیتی خطیر قرار دارد و تقویت انسجام ملی، بیش از هر زمان دیگری به مسئله امنیت ملی گره خورده است؛ امنیتی که بدون ارتقای مشروعیت سیاسی و پذیرش اراده مردم در فرآیندهای تصمیمگیری محقق نخواهد شد.
اقتدار نظام زمانی معنا پیدا میکند که لوازم حاکمیت ملی پذیرفته شود و نقش مردم در سازوکارهای حکمرانی به رسمیت شناخته شود.
اگر روندهای فعلی ادامه یابد، از هماکنون میتوان درباره کیفیت و معناداری این انتخابات پیشبینی کرد. اثربخشی انتخابات به عملکرد دولت و حتی کل حاکمیت گره خورده است.
وفاق صرفاً تقسیم مسئولیتها میان رقبا و منصوبان جناحهای مختلف نیست؛ وفاق واقعی زمانی شکل میگیرد که فهم مشترکی از بحرانهای کشور و راهحلهای مورد توافق برای عبور از آنها وجود داشته باشد.
نرخ دستمزد کارگران و حقوقبگیران هیچ تناسبی با تورم ندارد؛ نتیجه این وضعیت، فقیرتر شدن جامعه، کوچکتر شدن سفره مردم و افزایش ناامیدی نسبت به امکان اصلاح امور است.
وقتی وعده رفع فیلترینگ داده میشود اما بعد اعلام میشود که این امر ممکن نیست، خروجی آن چیزی جز افزایش ناامیدی عمومی نسبت به کارآمدی سازوکارهای موجود نخواهد بود.
امروز در همان آیندهای زندگی میکنیم که پیشتر آن را فروختهایم.
اگر وفاق قرار است معنا داشته باشد، باید حتی در شرایط کسری بودجه، به کاهش یا حذف بودجه نهادهای غیرشفاف و غیرپاسخگو منجر شود؛ در غیر این صورت، این وفاق چه کارکردی خواهد داشت؟