اختصاصی هم وطن؛ گروه سیاسی / ماهور ایرانی
انتخابات هفتمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا،همزمان با انتخابات های میان دورهای مجلس شورای اسلامی و نخستین انتخابات میان دورهای مجلس خبرگان رهبری در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۵ برگزار میشود.
تحلیل وضعیت آرایش جناحهای سیاسی در انتخابات شوراهای شهر، نیازمند توجه به چند عامل کلیدی در فضای سیاسی ایران است. مهمترین تحول در این دوره، اجرای انتخابات تناسبی در شورای شهر تهران است که آرایش سیاسی را تحتتأثیر قرار میدهد.
انتخابات هفتمین دوره شوراها (که در اردیبهشت ۱۴۰۵ برگزار میشود) برای تهران قرار است به صورت تناسبی برگزار شود. این تغییر، مهمترین عامل در شکلگیری آرایش سیاسی است. در سیستم تناسبی، به جای رأی به افراد، رأی به فهرستهای حزبی اهمیت بیشتری پیدا میکند. این امر بهطور مستقیم به تقویت فرهنگ تحزب کمک کرده و نقش احزاب را در ارائه لیستهای تخصصی و منسجم افزایش میدهد.همچنین این سیستم فرصتی را فراهم میکند تا گروهها و جریانهای کوچکتر سیاسی که در سیستم اکثریت مطلق شانس کمی برای پیروزی داشتند، بتوانند به نسبت آرای خود، کرسیهایی در شورا به دست آورند. این موضوع ممکن است به تعدد لیستها و ائتلافها منجر شود.
در سیستم تناسبی، کرسیها بر اساس درصد آرای هر لیست توزیع میشوند. این بدان معناست که دیگرنیازی به کسب اکثریت مطلق نیست و حتی با فرض کسب ۳۰ تا ۴۰ درصد آرا، میتوان به تعداد قابل توجهی کرسی دست یافت. این موضوع، با توجه به آنکه اصلاحطلبان در انتخاباتهای گذشته بیشتر زیر تیغ نظارت استصوابی شورای نگهبان بودند، احتمال حضور در این دوره از انتخابات را بسیار افزایش میدهد.
در این میان، رقابت اصلی انتخابات میان دو جریان اصلی اصولگرایی و اصلاحطلبی خواهد بود، اما با ظاهری متفاوت. با توجه به اینکه اصولگرایان اکثریت کرسی شوراهای شهر در کشور را در اختیار دارند، همچنان در پی حفظ و تقویت کرسیهای خود در شوراها، بهویژه شورای شهر تهران، هستند. باتوجه به سیستم تناسبی، انتظار میرود اصولگرایان تلاش کنند با ائتلافهای قویتر و ارائه لیستهایی با محوریت تخصصگرایی و مدیریت شهری وارد عرصه شوند تا از پراکندگی آرا جلوگیری کنند.
اصلاح طلبان هم با توجه به تجربه دورههای قبل و شرایط سیاسی حاکم، تمرکز آنها تلاش برای افزایش مشارکت و اجماع بر سر یک لیست واحد با تمرکز بر توسعه پایدار شهری و شفافیت خواهد بود.
همچنین که سیستم تناسبی میتواند فرصتی برای بازگشت بخشی از جریان اصلاحطلب به شوراها باشد، مشروط بر آنکه بتوانند یک اجماع حداکثری ایجاد کنند.
همچنین انتخابات شوراها، همواره بستری برای ظهور گفتمانهای محلی و تخصصی است. چرا که انتظار میرود با توجه به تناوبی بودن انتخابات، لیستی از مدیران شهری، متخصصین حل مشکل ترافیک، حفظ محیطزیست و جامعهشناسی بدون وابستگی قوی به احزاب، یا حداقل با در نظر گرفتن حمایت از سوی جناحهای سیاسی، برای کسب کرسیها تلاش کنند.
در این دوره از انتخابات، در شهرهای کوچکتر و حتی مناطق مختلف شهرهای بزرگ، گروههایی با تمرکز بر مسائل منطقهای و محلی میتوانند تأثیرگذار باشند.
در نهایت آرایش نهایی احزاب سیاسی با توجه به وضعیت کشور تا حد زیادی به میزان مشارکت عمومی،چگونگی اجرای قانون تناسبی و فرایند بررسی صلاحیتها بستگی خواهد دارد.
در تهران، پیش از آنکه انتخابات بر سر جناحهای سیاسی باشد بیشتر نبرد اصلی بر سر «سهمخواهی» در قالب لیستها خواهد بود، جایی که هدف دیگر صرفاً «پیروزی مطلق»نیست، بلکه کسب کرسی متناسب با رأی است. بنابراین، انتخابات شورای شهر ۱۴۰۵ به یکی از پیچیدهترین و در عین حال بسترسازترین انتخابات برای تقویت نهادهای حزبی تبدیل شده است.
جناح سیاسی اصلاح طلبان با توجه به آنکه اکثریت احزاب اصلاح طلب زیر چتر جبهه اصلاحات فعالیت میکنند ابتدا منتظر فرآیند تایید صلاحیتها خواهند ماند و بعد برای حضور در انتخابات تصمیم خود را خواهند گرفت. اما در این میان گروه معروف به روزنه گشایان با حمایت مشروط جبهه اصلاحات منجر به پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری شد، قطعا به دنبال حضور در انتخابات هستند.
احزابی از جمله ندای ایرانیان، کارگزاران سازندگی و اعتماد ملی و برخی فعالین سیاسی اصلاح طلب حامی شرکت در انتخابات تلاش میکنند با معرفی کاندیداها و گرفتن تایید صلاحیت از مراجع امنیتی حضور خود را در انتخابات فراهم کنند.
اما بزرگترین چالش اصلاحطلبان، رسیدن به وحدت و اجماع بر سر یک لیست نهایی است. تجربه دورههای گذشته نشان میدهد تعدد لیست یا خروج بخشهایی از جریان اصلاحطلب میتواند به شکست منجر شود.همچنین میزان مشارکت عمومی در انتخابات، یک عامل حیاتی برای اصلاحطلبان است.
به طور سنتی، با افزایش مشارکت، شانس این جریان برای پیروزی یا کسب کرسیهای بیشتر افزایش مییابد. پایین بودن سطح مشارکت، به ضرر آنها خواهد بود. با توجه به افزایش نارضایتی مردم از عملکرد دولت پزشکیان و وفاق با جریان ضد مردمی و حتی دلایلی از جمله وقوع جنگ سبب این خواهد شد که حتی کسانی که در انتخابات ریاست جمهوری به مسعود پزشکیان رای دادند این بار به جریان اصلاحات رای نداده و حتی در انتخابات شرکت نکنند.
اما همچنان بخشی از اصلاح طلبان که به دنبال حضور در انتخابات هستند، با توجه به تناوبی بودن انتخابات محورهای حضور خود را در این مسیرها دنبال کنند. یکی از محورها تمرکز بر تخصص شهری خواهد بود. یعنیایجاد یک لیست با تأکید فراوان بر تخصص، پاکدستی و دغدغههای شهری (ترافیک، محیطزیست، عدالت اجتماعی در شهر).
محور دیگر مربوط به ائتلاف حداکثری با تمام جریانات اصلاح طلبی خواهد بود. یعنی تشکیل یک جبهه وسیع از تمامی احزاب اصلاحطلب، از طیفهای رادیکالتر تا اعتدالی و نزدیک به این جریان، برای جلوگیری از پراکندگی آرا. در نهایت تاکید بر گفتمان محلی. به این صورت که از مباحث کلان و قطبی سیاسی و تمرکز بر ارائه راهحلهای عملی برای مشکلات ملموس زندگی روزمره مردم در شهر دور شوند.
اصولگرایان با توجه به آنکه اکثریت شورای شهر شهرهای بزرگ به ویژه پایتخت را در اختیار دارند، یک مزیت بزرگ برای پیروزی مجدد در انتخابات دارند. با توجه به آنکه شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی یکی از بزرگترین جریانات اصولگرایی در کشور محسوب میشود، امیدوار هستند با ائتلاف گسترده با سایر جریانات اصولگرایی درصد پیروزی خود را نسبت به رقیب تقویت کنند. اما در این میان سایر جریانات سیاسی اصولگرا از جمله جبهه پایداری، نیروهای طرفدار سعید جلیلی و حتی جریان نزدیک به رائفی پور امکان دارد بازی اصولگرایان را به هم زده و باعث انتشار چند لیست در انتخابات شود مشابه همان اتفاقی که در انتخابات مجلس شورای اسلامی 1402 افتاد. بنابراین با توجه به آنکه همچنان وضعیت ثبت نام و تایید صلاحیتها مشخص نشده هنوز به طور دقیق نمیتوان ارزیابی کرد که بازی اصولگرایان در انتخابات چه تاکتیکی خواهد بود.
همچنین در انتخابات تناوبی با توجه به آنکه به اصلاح طلبان فرصت می دهد در صورت کاهش آرا درصدی از کرسیهای شورای شهر را در اختیار داشته باشد، اما برای اصولگرایان به معنای تضمین در اختیار داشتن بخشی از کرسیها خواهد بود. حتی در صورت بالا رفتن میزان مشارکت و کاهش آرای آنان، ریسک از دست دادن کامل شورا مانند انتخابات سال 96 را کاهش خواهد داد.
مهمترین چالش جدی اصولگرایان دفاع از مدیریت 5 ساله شورای شهر و شهرداری کلانشهر به ویژه تهران خواهد بود. با توجه به اینکه تقریبا نصف ترکیب اعضای شورای شهر فعلی از مدیریت پر چالش علیرضا زاکانی ناراضی هستند اما در صورت نیاز به جلب نظر مردم برای گرفتن رای مجدد نیاز به دفاع از عملکرد خود هستند. اما با توجه به عملکرد منفی و سیاه در طول 5 ساله خود شاید حتی بخش زیادی از رای مردم که به آنها رای داده بود را از دست بدهند.
اما مهمترین بخش انتخابات شورای شهر به ویژه در تهران، انتخاب شهردار خواهد بود. مهمترین بخش فعالیت جریانات سیاسی برای انتخاب شهردار خواهد بود زیرا در این بخش جریانهای اصلی مجبور خواهند بود با توجه به تناوبی بودن انتخابات و مشخص شدن درصد کرسی جریانات سیاسی، با نمایندگان مستقل یا احزاب کوچکتر وارد مذاکره شوند تا رأی لازم (۱۱ رأی از ۲۱ رأی) برای انتخاب شهردار خود را تأمین کنند. بنابراین احتمال انتخاب شهرداری که مورد اجماع نسبی جریانهای سیاسی یا حداقل مورد مخالفت شدیدهیچکدام نباشد، افزایش مییابد و احتمال دارد شهردار بعدی تهران تخصصیتر و غیرسیاسیتر از دورههای قبل باشد.
به عبارت دیگر، اعضای مستقل و کوچک شورا که ممکن است تعدادشان کم باشد، میتوانند به شاهکلید انتخاب شهردار تبدیل شوند و با پیوستن به یکی از جناحها، کفه ترازو را به نفع آن سنگین کنند. با تغییر ترکیب شورا، نوع نامزدهایی که احزاب برای شهرداری معرفی میکنند نیز تغییر خواهد کرد. از جمله آنکه جریانها مجبور خواهند شد نامزدهایی را معرفی کنند که دارای تخصص عمیق در مدیریت شهری باشند و کمتر سوابق سیاسی قطبیکننده داشته باشند، زیرا این نامزدها شانس بیشتری برای جلب رأی فراکسیونهای کوچکتر و مستقل دارند و شهرداری که با رأی ائتلافی انتخاب میشود، از ثبات بیشتری برخوردار خواهد بود، زیرا برکناری او نیز نیازمند ائتلاف مجدد خواهد بود.در نهایت اجرای قانون تناسبی، انتخابات شهردار تهران را از یک انتخاب تکجناحی درونفراکسیونی به یک انتخاب ائتلافی برونفراکسیونی تبدیل میکند که در آن، قدرت چانهزنی و تخصص مدیریتی بسیار بیشتر از وفاداری جناحی صرف اهمیت پیدا میکند.
اصولگرایان در پشت دربهای بسته تا حدودی برنامههای خود را جهت انتخاب شهردار تهران آغاز کردند. آنها در این دوره بیشتر تلاش میکنند به سمت انتخاب مدیرانی که در حوزه مدیریت شهری و حتی در سطح دولتی فعالیت داشتند حرکت کنند. طبق اخبار رسیده به دست خبرنگار هم وطن، مهرداد بذرپاش با در اختیار داشتن سابقه وزارت راه و شهرسازی و تخصص در مدیریت شهری به عنوان نیروی با نفود بالا تلاش میکند با حزب زیر نظر خود به نام شریان لیستی از طرفداران خود را به بهشت برساند و بعد برای سکان هدایت مدیریت شهر تهران برنامه خود را اجرایی کند. همچنین شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی در تلاش هستند با ترکیبی جوان تر بدون حضور چمران و سروری بلیط خود را با حداکثر ظرفیت برای رسیدن به دروازههای بهشت رزرو کنند. در انتخاب شهردار تهران نیز با توجه به انتقادات گسترده از عملکرد علیرضا زاکانی همچنان از او حمایت خواهند کرد اما با توجه به تناوبی بودن انتخابات و حضور متکثر در کرسی بهشت، نتیجه انتخاب شهردار را به بعد از لابی کردن با سایر جریانات سیاسی موکول خواهند کرد.
جریان اصلاح طلب نیز همانطور که گفته شد، ابتدا به دنبال فرآیند تایید صلاحیتها خواهند بود و بعد حضور و یا عدم حضور خود در انتخابات را مشخص خواهند کرد اما جریان روزنه گشا از همین حالا به دنبال آن است که از بدنه دولت پزشکیان فردی را به عنوان شهردار تهران انتخاب کنند. همچنین با توجه به آنکه تخصص گرایی را هم به عنوان شعارهای احتمالی خود مطرح خواهند کرد به سمت انتخاب یک مدیر دانشگاهی با تخصص مدیریت شهری هم خواهند رفت.
طبق اخبار رسیده به دست خبرنگار هم وطن؛ روزنه گشایان محسن هاشمی رفسنجانی را به عنوان یکی از گزینههای در دسترس برای سکان مدیریت شهر تهران در نظر دارند. اما از طرف دیگر پیروز حناچی شهردار سابق تهران با توجه آنکه او در انتخابات نظام مهندسی پیروز شده بود و تصمیم به انصراف گرفت، اسب خود را جهت حضور در ساختمان بهشت زین کرده است.