گزارش اختصاصی گروه سیاسی / ماهور ایرانی
در دو شب گذشته، گزارش رسانههای عبری و عراقی حاکی از آن است که جنگندههای اسرائیلی، با حضور در حریم هوایی عراق و در امتداد مرزهای ایران از جمله کرمانشان و کردستان مانورهایی را انجام دادهاند و حتی در نزدیکی مرز، دیوار صوتی را شکستهاند.
هدف این پروازها از نظر نظامی، شامل تمرین و شبیهسازی عملیات احتمالی بعدی، بازدارندگی روانی و فشار سیاسی بر تهران، عادیسازی تدریجی این حضور برای کاهش حساسیت مقامات نظامی ایران بوده است.
هرچند بعد از حضور دو شب متوالی جنگندههای اسرائیلی در مرز ایران، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی نیز در واکنش به این اقدام پروازهای عملیاتی و گشتزنی خود، از جمله با جنگندههای میگ ۲۹، را افزایش داده است.
طبق اخبار رسیده از یک منبع آگاه به خبرنگار هموطن؛ با توجه به آنکه پدافند هوایی ارتش در استانهای کرمانشاه، کردستان و تهران در حملات سال گذشته اسرائیل از کار افتاده و امکان رهگیری تا حدود زیادی از دست رفته، حضور جنگندههای اسرائیلی از طریق پدافند هوایی ارتش در شب اول حد فاصل ساعت 10:00 تا 10:30 شب تایید شده است. همچنین این منبع آگاه افزود این موضوع به فوریت به نیروهای هوا و فضای سپاه پاسداران هم اطلاع داده شد اما آنها در این زمینه دیر اقدام کردند و موجب شد تا جنگندههای اسرائیلی تا نزدیکی مرز در استان کرمانشاه پیشروی کنند. هرچند در ادامه نیروهای هوایی ارتش جمهوری اسلامی با یک فروند جنگنده میگ ۲۹ از آسمان تهران گشت زنی و عملیات رصد را انجام دادند.
با توجه پروازهای مکرر جنگندههای اسرائیلی در حریم هوایی عراق و در امتداد مرزهای غربی ایران، پس از جنگ ۱۲ روزه به عنوان بخشی از فاز جدید تقابل بین اسرائیل و ایران، فراتر از یک گشتزنی ساده تلقی میشود.
این نوع اقدامات را در سه سطح عملیاتی، روانی-سیاسی و راهبردی میتوان دسته بندی کرد.
در سطح عملیاتی میتوان گفت: اسرائیل از آسمان عراق به عنوان «کریدور اصلی حمله» به اهدافی در ایران استفاده میکند. این پروازها، تمرین و شبیهسازی پرتاب موشک و حمله به اهداف در عمق خاک ایران تلقی میشوند، همچنین آزمایش و تثبیت مسیرهای بهینه پروازی برای حملات آتی، سنجش زمان پاسخگویی رادارهای ایران، سامانههای پدافندی و واحدهای نیروی هوایی، کسب اطلاعات جدید درباره آرایش و توانمندیهای پدافند هوایی ایران (شامل رادارها و موشکها) که در حملات جنگ 12 روزه آسیب جدی دیده است.
در سطح روانی – سیاسی، این پروازها تلاشی برای تولید این گزاره است که جنگ نه به آمادگیهای طولانی، بلکه به تصمیمی در لحظه نیاز دارد. پیام تلآویو این است که «فاصله بین گشتزنی و حمله واقعی بسیار کوتاه است.» هدف، تقویت سیاست حفظ سایه جنگ بر فضای اقتصادی و روانی جامعه و ساختار ایران است تا آمادگی دائمی برای یک درگیری ناگهانی وجود داشته باشد.همچنین این پروازها نشان دهنده آن است که اسرائیل، علیرغم تحولات منطقه، هنوز ابتکار عمل هوایی را در دست دارد و میتواند تا نزدیکی مرزهای ایران مانور دهد.همچنین این پروازها در هماهنگی با تحرکات دیپلماتیک آمریکا برای فشار بر پرونده هستهای ایران میتوان قلمداد کرد که این پیام را میرساند «یا در میز مذاکره امتیاز بدهید، یا ریسک بازگشت حملات را بپذیرید.»
در سطح راهبردی، تکرار مداوم این پروازها با هدف کاهش تدریجی سطح حساسیت و آمادهباش مقامات نظامی ایران به یک رفتار روتین است و زمانی که پروازها به یک الگوی عادی تبدیل شوند، اسرائیل میتواند در یک لحظه انتخابی،از دل همین الگوی تکراری، حملهای واقعی را انجام داده و عنصر غافلگیری را به حداکثر برساند.
در این میان دولت عراق با توجه به استفاده اسرائیل از حریم هوایی این کشور در جهت برگزاری مانور هوایی علیه ایران این اقدام را سرکوب کرد. به طوری که دولت عراق این تجاوزات مکرر را مصداق نقض آشکار حاکمیت ملی خود دانسته و مهمترین اقدام رسمی آنها، ارسال یادداشت اعتراض رسمی به دبیرکل سازمان ملل و شورای امنیت بوده است. سخنگویان دولت و وزارت خارجه عراق بارها اعلام کردهاند که استفاده از حریم هوایی و خاک عراق برای حمله به ایران یا هر کشور همسایه دیگری را کاملاً رد میکنند و با آن مخالف هستند. مقامات عراقی تأکید کردهاند که اوضاع اجتماعی، سیاسی و امنیتی کشور اجازه ورود به یک جنگ جدید را نمیدهد و بغداد قویاً با هرگونه تحرکی که منجر به تحمیل جنگ بر عراق شود، مخالفت خواهد کرد.
اما در این میان نباید نقش همکاری آمریکا در عملیات هوایی جنگندههای اسرائیل را نادیده گرفت زیرا آمریکا با حضور نظامی خود در عراق و منطقه خلیج فارس، عملاً به اسرائیل اجازه میدهد تا از آسمان عراق به عنوان امنترین و مستقیمترین کریدور حمله به عمق خاک ایران استفاده کند.
همکاری نظامی آمریکا با اسرائیل شامل به اشتراکگذاری دادههای شناسایی، هشدار زودهنگام و اطلاعات راداری است. این همکاری برای تکمیل پازل «گنبد دفاعی مشترک» در برابر موشکهای بالستیک ایرانی طراحی شده است. حضور پشتیبانانه آمریکا در این مانورها، تهدید نظامی اسرائیل علیه تأسیسات حساس ایران را حتی بیشتر از قبل جدیتر میکند. این اقدام پیامی آشکار به تهران و جامعه جهانی است، در صورت شکست دیپلماسی و عدم توافق با آمریکا، گزینه نظامی کاملاً یک گزینه فعال است و نمونه آن در جنگ 12 روزه مشاهده شد.
بنابراین با توجه به دیتاهای موجود، اسرائیل به دلایل استراتژیک و بازدارندگی،گزینه حمله مجدد (کوچک، هدفمند و سری) را از روی میز برنداشته است. با توجه به افزایش شدت ساخت و ساز تاسیسات هستهای ایران در منطقه کوه کلنگ و طالقان 2، هدف اصلی و وجودی اسرائیل، جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای است. هرگونه سیگنالی مبنی بر فعالسازی مجدد یا پیشرفت سریع برنامه غنیسازی میتواند ماشه یک حمله پیشگیرانه باشد. حملات احتمالی آینده میتواند با تمرکز بیشتری بر تخریب زیرساختها و سامانههای پدافندی (مانند رادارها و مراکز فرماندهی S-۳۰۰ یا باور ۳۷۳) انجام شود تا توان دفاعی ایران قبل از حملات بزرگتر تضعیف شود.
در کوتاهمدت، محتملترین سناریو، ادامه وضعیت «تنش کنترلشده و شکننده» است، به جای آغاز یک جنگ تمامعیار و پرهزینه. جنگ ۱۲ روزه نشان داد درگیری مستقیم، خسارات اقتصادی، سیاسی و نظامی سنگینی برای هر دو طرف و منطقه دارد. عدم وجود عمق استراتژیک برای اسرائیل و ریسک بیثباتی داخلی برای ایران، هر دو را به احتیاط وامیدارد. همچنین حملات گسترده اسرائیل بایدبا هماهنگی کامل آمریکا باشد. در حال حاضر، آمریکا به دلیل درگیریهای دیگر و تلاش برای احیای مذاکرات، تمایلی به دامن زدن به یک جنگ منطقهای جدید ندارد.
در صورت کاهش درگیری مستقیم، تقابل نظامی به سمت جنگ در سایه یادرگیریهای نیابتی منتقل میشود به این صورت که تمرکز بر ترورهای هدفمند، حملات سایبری و عملیاتهای خرابکارانه در تأسیسات حساس ایران (مانانند آنچه در گذشته رخ داده است)، به جای حمله نظامی مستقیم و پرهزینه مانند ترور سرشاخههای فرماندهان حزب الله که در چند روز گذشته در لبنان اتفاق افتاد. بنابراین احتمال حمله مجدد اسرائیل علیه ایران به صورت حملهای محدود، هدفمند و سری، برای جلوگیری از پیشرفت هستهای یا تضعیف پدافند، بالا است. اما احتمال وقوع یک جنگ منطقهای فراگیر در کوتاهمدت، به دلیل هزینههای غیرقابل مدیریت برای تمام بازیگران، پایین در نظر گرفته میشود.
در این میان باید توجه کرد که جمهوری اسلامی در زمینه پدافندی جهت مقابله با حملات هوایی با آسیبهای جدی مواجه شده است هرچند فرماندهان پدافند هوایی سپاه پاسداران رسماً اعلام کردند که سامانههای پدافندی در تجاوز اسرائیل آسیب محدودی دیدند و ستاد کل نیروهای مسلح ایران اعلام کرد که در پی عملکرد به موقع پدافند هوایی، خسارت «محدود و کماثری» وارد شد و «چند سامانه راداری آسیب دیدهاند» که تعدادی بلافاصله ترمیم شده و برخی نیز در حال ترمیم هستند. اما طبق تصاویر ماهوارهای و هوایی رسانههای اسرائیلی و غربی از جمله واشنگتن پست از پدافند ایران در جریان جنگ 12 روزه، سامانههای پدافندیاس-۳۰۰ ایران (که برای حفاظت از اماکن استراتژیک از جمله سایتهای هستهای استفاده میشوند) منهدم یا آسیب جدی دیدهاند. همچنین طبق تصاویر به دست آمده از رسانههای غربی مانند واشنگتن پست، انهدام سامانههای پدافند هوایی در پایگاههایی مانند پایگاه هوایی هشتم شکاری (اصفهان) و چندین سامانه S-۳۰۰ و S-۲۰۰ رویت شده است.
در این میان باید توجه کرد که در سال 2023 بین ایران و عراق قراردادهای امنیتی و اطلاعاتی به امضا رسید که یکی از مفادهای آن ایجاد زیرساخت لازم برای افزایش کنترل و هماهنگی بر حریم هوایی است. همچنین این توافقنامه، از طریق تعهد عراق به کنترل مؤثر مرزهای مشترک و عدم استفاده از خاک عراق برای تهدید ایران،بهطور ضمنی شامل کنترل حریم هوایی نیز میشود. این امر باعث میشود که دولت عراق در برابر نقض حاکمیت هوایی کشور، از سوی هر قدرت خارجی از جمله اسرائیل، تحت فشار بیشتری از جانب ایران قرار گیرد و با شدت بیشتری واکنش نشان دهد.
همچنین در این توافق نامه تقویت همکاریهای امنیتی به دولت مرکزی عراق در برابر نیروهای غیردولتی و گروههایی که ممکن است تسهیلکننده فعالیتهای خارجی (مانند نفوذ اسرائیل) باشند، قدرت بیشتری میدهد. بخشی از همکاریهای امنیتی، تبادل اطلاعات درباره تحرکات و تهدیدات مشترک در مرزها است. این میتواند شامل هشدارهای زودهنگام درباره هرگونه پرواز مشکوک یاغیرمجاز در نزدیکی مرز ایران باشد.
همچنین در این این تفاهمنامه، حساسیت مقامات نظامی و امنیتی عراق را نسبت به هرگونه عملیات هوایی خارجی، به ویژه عملیاتهایی که در راستای دشمنی با ایران انجام میشود، بالا برده است.
اما با وجود این توافق، نقض حریم هوایی عراق توسط اسرائیل همچنان ادامه دارد و این توافق به تنهایی نتوانسته است به صورت قاطع جلوی استفاده از کریدور هوایی عراق توسط جنگندههای اسرائیلی را بگیرد زیرا جنگندههای اسرائیلی اغلب با حمایت لجستیکی نیروهای آمریکایی (سوخترسانها) در آسمان عراق همراه است و عراق به دلیل حضور نیروهای آمریکایی و پیچیدگیهای سیاسی داخلی، توانایی نظامی یا سیاسی لازم برای جلوگیری قاطع از این پروازها را ندارد. همچنین کنترل کامل حریم هوایی عراق، به ویژه در مناطق دوردست، به سامانههای راداری و پدافندی پیشرفته نیاز دارد که عراق در این زمینه هنوز دارای کمبودهایی است و به همکاریهای خارجی وابسته است.
بنابراین توافق امنیتی ایران و عراق به عنوان یک ابزار فشار دیپلماتیک و امنیتی علیه استفاده از خاک عراق برای تهدید ایران عمل میکند، اما در عمل، محدودیتهای سیاسی و نظامی عراق در برابر قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای،مانع از توقف کامل پروازهای اسرائیل شده است و همین موضوع باعث افزایش فشار بر جمهوری اسلامی و وقوع جنگ احتمالی شده است.
بنابراین جمهوری اسلامی با توجه به کاهش ضریب قدرت خود در محور مقاومت از جمله سرنگونی دولت بشار اسد، ترور سیدحسن نصرالله و بسیاری از فرماندهان رده بالای حزب الله و آسیب جدی به این گروه نظامی در لبنان و نفوذ گسترده امنیتی اسرائیل در منطقه و استفاده از حریم هوایی عراق در برگزاری مانورهای هوایی علیه ایران نشان میدهد که جمهوری اسلامی در لبه تیغ فشار بیش از اندازه جنگ از طرف اسرائیل و آمریکا و همچنین از دست مشروعیت کامل خود در داخل قرار دارد و به جز توافق با آمریکا بر سر مسائل هستهای و پذیرش شکست ایدئولوژی مقاومت چاره دیگری ندارد.