این روزها عکسهایی از تابلوهای فروشگاههای لباس در مراکز خرید و تبلیغات بیلبوردها وایرال شده با عنوان های: «لباس هم قسطی شد»، «خرید قسطی بدون سود»، «پوشاک اقساطی بدون چک و ضامن».
چیزی که زمانی برای لوازم گرانقیمت مثل ماشین و بعدتر یخچال و ماشین لباسشویی عادی بود، حالا به یک نیاز پایهای مثل لباس رسیده. این نه یک تخفیف جذاب، بلکه زنگ خطر قرمز بحران معیشتی است که سالهاست در حال عمیقتر شدن است.
در کشوری که تورم سالانهاش در سال ۱۴۰۴ به مرز ۳۵-۵۰ درصد رسیده (طبق گزارشهای مرکز آمار و پیشبینی کارشناسان)، و رشد اقتصادی نیمه اول سال فقط ۰.۱ درصد بوده (و بدون نفت حتی منفی)، طبیعی است که قدرت خرید مردم ذوب شود.
خط فقر برای یک خانواده متوسط حالا بیش از ۵۵ میلیون تومان در ماه برآورد میشود، در حالی که متوسط حقوق و دستمزد کارگران و کارمندان حدود ۱۷ میلیون تومان است. یعنی بیش از ۶۰ درصد مردم زیر خط فقر زندگی میکنند یا در آستانه سقوط به آن هستند.
وقتی لباس که یکی از حداقل نیازهای انسانی است قسطی میشود، یعنی طبقه متوسط سابق حالا حتی برای پوشاندن تن خود و فرزندانش بدهکار میشود.
فروشگاهها با سرویسهایی مثل اسنپپی یا بانک لباس، خرید اقساطی را تبلیغ میکنند تا فروششان حفظ شود، اما این فقط یک مُسکن موقت است. مردم مجبورند بدهی روی بدهی بگذارند، چون تورم خوراکیها، مسکن، درمان و آموزش اجازه نمیدهد پولی برای چیزهای «غیرضروری» مثل لباس نو بماند.


