مریم نامی
رشته ورزشی من فوتبال است. در شهر ما، زرینآباد استان ایلام، مردم عاشق فوتبال هستند، بنابراین دربیها همیشه فضای بسیار خوبی در شهر ایجاد میكند و از این جهت شرایط برای من از همان ابتدا به عنوان یك زن بازیكن مناسب بود. اما من در همان شهر، اجازه نداشتم در تنها زمین چمن موجود كه دیواركشی نشده بود، تمرین كنم؛ در حالی كه بازیكن تیم ملی بودم. این موضوع برای من بسیار سنگین بود، زیرا آقایان به راحتی در همان زمین تمرین و بازی میكردند. معمولا بدترین زمانهای تمرینی برای زنان تعیین میشد و انگار كه هیچگاه اولویتی نداشتیم. اختلاف دستمزدها نیز بسیار زیاد بود. حتی تا سه، چهار سال پیش دستمزدها به قدری پایین بود كه از پس مخارج شخصیمان برنمیآمدیم و نمیتوانستیم هزینههای مورد نیاز ورزش را تامین كنیم. یادم هست در سالهای ۸۹ و ۹۰ كه به اردوی تیم ملی میرفتم، پدرم با سختی من را حمایت مالی میكرد تا بتوانم رفتوآمد كنم. در حالی كه آقایان به راحتی با پروازهای متعدد به اردوها و مسابقات میرفتند. شرایط واقعا بسیار متفاوت بود. هزینه میكردند، البته به این صورت كه باید خودمان هزینهها را پرداخت میكردیم، فاكتور میگرفتیم و ارایه میدادیم تا برایمان پرداخت شود، اما پرواز را پوشش نمیدادند و تنها هزینه بلیت اتوبوس تامین میشد. به یاد دارم در سالهای ابتدایی كه میخواستم به اردو بروم، فاصله زمانی شهر ما با تهران بسیار زیاد بود. از زرینآباد استان ایلام، تنها یك سرویس صبحگاهی به مركز استان وجود داشت. صبح ساعت ۸ باید راه میافتادم، به ایلام میرسیدم و تا ساعت ۹ شب منتظر میماندم تا بتوانم بلیت اتوبوس تهران را تهیه كنم. شب حركت میكردم و نزدیك صبح به تهران میرسیدم و عملا ساعتها در ترمینالها معطل میشدم. البته حالا شرایط بسیار بهتر شده است. سال گذشته كه مربی تیم ملی بودم، میدیدم برای بازیكنان پرواز میگیرند و توجه بیشتری به آنها میشود با این حال اختلافها همچنان زیاد است و تفاوتها همچنان احساس میشود.
مهمترین دغدغه ورزش حرفهای زنان
معتقدم پخش رسانهای و پخش زنده مهمترین دغدغه ورزش حرفهای زنان است. اگر مسابقات ما از رسانه پخش میشد، بسیاری از مشكلاتمان برطرف میشد و در نتیجه آن، لیگ زنان حرفهایتر میشد و بازیكنان تلاش بیشتری برای پیشرفت خود انجام میدادند. بهطور قطع، پوشش رسانهای میتوانست در بهتر شدن شرایط ورزش زنان تاثیر زیادی داشته باشد. اگر رسانهها توجه بیشتری به ورزش زنان داشته باشند و پخش زنده فراهم شود، اسپانسرها نیز وارد میدان میشوند و بسیاری از مسائل تحت تاثیر آن قرار میگیرد، چراكه در حال حاضر از دید من، مهمترین مساله ما در ورزش زنان همین است.
بهترین زمینها در اختیار مردان است
زمینهای ورزشی ما معمولا بهگونهای مدیریت میشوند كه بهترین و مرغوبترین آنها در اختیار آقایان قرار میگیرد و برای زنان اولویتی در نظر گرفته نمیشود. از سوی دیگر نهتنها در بخش حرفهای كه حتی در فعالیتهای ورزشی غیرحرفهای هم معمولا زمانهای مناسب و مطلوب تمرینی به زنان اختصاص داده نمیشود. اغلب برای باشگاهها ساعات صبح را برای زنان در نظر میگیرند، در حالی كه معمولا بعدازظهر زمان مناسبتری برای تمرین است، زیرا بدن در آن ساعات آمادهتر است.
قراردادهایمان با مردان قابل مقایسه نیست
در رشته تخصصی من یعنی فوتبال، تفاوت قراردادهای زنان و مردان بسیار زیاد است؛ به حدی كه فاصله میان آنها اصلا قابل مقایسه نیست. میزان قراردادها یا حتی قرارداد كلی تیم زنان به رقم مالیات بسیاری از بازیكنان مرد هم نمیرسد. فاصله درآمدی واقعا زیاد است. حتی در تیمهایی كه در ردههای بالای جدول قرار دارند، دستمزد بازیكنان معمولا بین ۷۰۰ میلیون تا یكونیم یا دو میلیارد تومان است كه البته همه این مبلغ را دریافت نمیكنند. این مبالغ بیشتر برای6-5 نفر از بازیكنان تیمهای بالای جدول در نظر گرفته میشود و باقی تیمها یا بازیكنان نیمكتنشین مبالغ بسیار پایینتری دریافت میكنند. در مقابل، در فوتبال آقایان قراردادهایی تا ۲۴۰ میلیارد یا ۳۰۰ میلیارد تومان هم بسته میشود و این تفاوت واقعا عظیم است بهطوری كه حتی قرارداد یك بازیكن مرد میتواند هزینه یك تیم زنان را تامین كند.
تبعیض مختص ایران نیست
در مورد اینكه آیا این نابرابری جنسیتی در سطح جهانی هم وجود داشته و زمانی كه در مسابقات بینالمللی و اردوهای برونمرزی شركت میكردم، تفاوتی میان خودم و بازیكنان كشورهای دیگر مشاهده میكردم یا نه؟ باید بگویم واقعیت این است كه در تیم ملی خیلی این تفاوتها را به شكل مستقیم نمیدیدم. به نظرم تبعیض جنسیتی در همه كشورها وجود داشت. یادم هست مگان رپینو، بازیكن تیم ملی فوتبال زنان امریكا در مقطعی درباره اختلاف قراردادهای زنان و مردان صحبت میكرد و پیگیریهای زیادی برای رفع این تبعیض صورت گرفت. بنابراین فكر میكنم كه این مساله تنها مختص ایران نیست، اما تفاوتی كه به نظر من كاملا مشهود است، پخش رسانهای مسابقات است. واقعا اختلاف زیادی در این زمینه وجود دارد.
فیلم بسیاری از بازیهایم را هم ندارم
من كه حدود پانزده، شانزده سال است فوتبال بازی میكنم، بسیاری از بازیهایی كه انجام دادهام حتی فیلمشان وجود ندارد. شبیه همان مثال معروف كه میگویند: «پرسپولیس شش گل به استقلال زده، فیلمش را پیدا كنید!» من واقعا این حس را دارم كه اگر روزی فرزندم از من بپرسد چه كاره بودهام و بخواهم ثابت كنم، چیزی برای ارایه نداشته باشم یا حتی برای آنالیز خودمان نیز نمیتوانیم از تصاویر استفاده كنیم. با وجود اینكه شرایط بهتر شده، اما نبود پوشش رسانهای در بسیاری از مواقع مانع رشد و دیده شدن میشود و اگر این بخش تقویت شود، به نظرم گام مهمی رو به جلو خواهد بود و حتی روی دستمزدها نیز تاثیر میگذارد.
ضمن اینكه من دوست دارم همسرم به تماشای بازی من بیاید و او نیز این موضوع را دوست دارد. حضور همسرم در میان تماشاگران فوتبال برای من انگیزهبخش است و احساس خوبی ایجاد میكند، اما این اجازه در بسیاری از ورزشگاهها داده نمیشود. در حالی كه زنان اكنون میتوانند به تماشای بازیهای مردان بروند، اما مردان اجازه ندارند به تماشای بازیهای ما بیایند. منظورم فقط خانواده نیست؛ خارج از آن هم همینطور است. دلیل آن پوشش هم نیست، چون پوشش ما كامل است و از این نظر هیچ مسالهای وجود ندارد. واقعا نمیدانم دلیل اصلی چیست، اما آرزو میكنم این موضوع نیز در آینده حل شود، هر چند فعلا چنین امكانی وجود ندارد.
دروازهبان سابق تیم ملی زنان