اختصاصی هم وطن؛ گروه سیاسی/ ایلیا سامانی
از مدت ها پیش هشدارهای داخلی و خارجی بسیاری از سوی تحلیل گران و مقامات فعلی و اسبق داخلی و خارجی در مورد احتمال وقوع درگیری در صورت عدم توافق میان ایران و امریکا به تهران داده شده بود. حتی ماکرون رئیس جمهور فرانسه دو هفته قبل از پایان مهلت 60 روزه ترامپ در تماسی مستقیم با پزشکیان به تهران هشدار داده بود که در صورت عدم توافق با واشنگتن درگیری حتمی خواهد بود. این نبرد را ادامه منطقی راهبرد اسراییل جهت تخلیه توان راهبردی جمهوری اسلامی ایران از طریق نابود کردن ساختارهای منطقه ای متصل به خط نظامی تهران موسوم به محور مقاومت یا آن طور که اعراب می گویند محور ممانعت دانست.
راهبردی که بر مبنای آن تمام بازیگران متصل به خط نظامی تهران از بیروت تا صنعا زیر ضرب آتش رفته اند و بخش مهمی از آن ها در حال حاضر یا توانایی مقاومت یا وجود خارجی ندارند . جنگ 12 روزه نیز به گونه ای رقم خورد که در ادامه رقابت منطقه ای میان اسراییل و جمهوری اسلامی ایران، تهران از عمده توان نظامی خود تهی شده بود . در واقع مکانیسم های بازدارندگی تهران چه در سطح راهکنشی و چه در سطح راهبردی چه در چهارچوب ساختار بازدارندگی انکار ساز و چه در چارچوب بازدارندگی تنبیهی نه توانست جلو شروع نبرد را بگیرد و نه توانست نتیجه نهایی نبرد را تغییر چندانی دهد.
سئوال بسیار مهمی که در این میان مطرح است میزان پایداری آتش بس صورت گرفته است و در پاسخ به این پرسش باید به چند مسئله مهم توجه کرد . نکته اول این است که جمهوری اسلامی ایران و اسراِئیل در وضعیت تهدید وجودی یکدیگر قرار دارند. در چنین وضعیت هایی که بر مبنای الگوهای بازی با حاصل جمع صفر بنا می شود پیروزی یکی شکست دیگری محسوب می شود؛ دو بازیگر وجود دیگری را عامل شکست خودی تعریف میکنند . در چنین الگویی از وضعیت های رقابت آمیز بازی با حاصل جمع صفر تنها و تنها یک هدف را دنبال می کند و آن حذف علت تهدید وجودی از سوی هر دو بازیگر است . مسئله دوم که باید به آن توجه داشت که یک اصل مشترک میان اصول نظامی و بازی شطرنج است، اصل تعقیب موفقیت که هم در شطرنج و هم در میدان نبرد طرفی که پیروزب های راهکنشی متوالی به دست می آورد سعی می کند با حفظ دور تک خود تا دست یابی به نتایج راهبردی مورد نظر دست برتر خود را در میدان نبرد حفظ کند .
این اصلی است که همه نظامیان و همه بازیکنان شطرنج با آن آشنایی دارند . در توصیف این وضعیت برخی از تحلیل گران معتقدند که نتیجه نبرد 12 روزه را نوعی حالت تساوی راهبردی یا در اصطلاح شطرنج آن پات بوده است چرا که تلاویو توانست ضربات مهلکی به برنامه های نظامی و هسته ای تهران وارد کند و برخی از چهره های برجسته نظامی و هسته ای کشور را حذف کند اما در نهایت با عدم رسیدن به یک نتیجه قطعی و نیز دریافت ضربات مهلکی از سوی تهران – در سطوحی بسیار پایین تر – نتیجه نبرد 12 روزه صرفا در یک وضعیت تساوی بین دو قدرت اصلی منطقه ای قرار گرفته است .
اما باید توجه داشت که علت های وجودی دو سوی این نبرد همچنان بعد از پایان جنگ در جای خود قرار دارند اما نتیجه نبرد گذشته نه تنها دارای نشانه های وضعیت تساوی یا پات نبود بلکه نتایج آن منجر به تضعیف موقعیت منطقه ای، بین المللی و داخلی تهران از یک سو و تقویت موضع منطقه ای تلاویو از سوید دیگر شده است . در این شرایط دو طرف همچنان برای یکدیگر تهدید هستند به تعبیری طرفی که در وضعیت آفندی تمام عیار قرار داشته اسراییل بوده چرا که بر خلاف نظرات مقامات ارشد نظامی جمهوری اسلامی ایران نه تنها تهران کنترلی بر آسمان تلاویو نداشت بلکه این اسراییل بود که آسمان جمهوری اسلامی ایران را در کنترل خود داشت و حتی نیروهای رزمی خود را در ایران مستقر کرده بود. بنابراین با توجه به اصل راهبردی حفظ دور تک یا اصل تعقیب موفقیت اسراییل برای تعیین تکلیف نهایی قطعا آماده نبرد دیگری با تهران خواهد شد که این مسئله خود نیازمند توجه به مجموعه ای از مولفه ها دیگر از جمله تعیین تکلیف نهایی غزه ، مشخص شدن سیاست ایالات متحده در باره ونزوئلا و البته شرایط امنیتی در جبهه شمال خواهد بود .
اما اسراییل در این مدت بیکار نبوده است . در حالی که جمهوری اسلامی ایران از طرفی در تلاش برای باز کردن راهی به داخل تاسیسات آسیب دیده فردو به منظور دسترسی به بخشی از اورانیوم مدفون شده در این تاسیسات است و همچنین در حال تجدید ساختار نظامی با خریدهای نظامی جدید و نیز نقل و انتقال گسترده نیروهای خود است،به نظر می رسد اسراییل نیز در حال بازسازی ساختار نظامی خود است . از جمله در طول دو ماه گذشته اسرائیل با فرستادن بخشی از سیستمهای دفاع موشکی پاتریوت نسل اول خود به اوکراین در حال وارد کردن بخشی از سیستم های پدافند موشکی تاد اضافی از کشور های حوزه خلیج فارس بوده و اسراییل در این مدت بالغ بر ده ها هزار تن مهمات جدید از ایالات متحده وارد کرده و عمده گزارش های رسیده از تاکید ارتش اسراییل بر مهمات دور ایستا و موشک های پدافندی و تقویت زیرساخت های پدافند غیر عامل (مولفه پدافندی بسیار مهمی که غیبت آن در طول نبرد 12 روزه در سراسر ایران بسیار مشهود بود و باید سازمان پدافند غیر عامل و شخص سردار جلالی در این باره پاسخگو باشد) کشور خبر می دهند.
در نهایت به نظر می رسد که دور قبلی نبرد میان ایران و اسراییل را باید در اصطلاح شطرنجی آن گامبی اسراییل علیه تهران در نظر گرفت که قطعا با حرکات بعدی هم در سطح منطقه ای و هم در سطح بین المللی ادامه خواهد یافت . اما معمولا گامبی ها به عنوان حرکات گشایشی در شطرنج به منظور تصاحب مرکز صفحه شطرنج شناخته می شوند، از این رو باید منتظر ماند و دید که آیا تلاویو صرفا به دنبال تصاحب مرکز صفحه شطرنج خاورمیانه است یا اهداف بلندتری را در تهران دنبال می کند.